The day it rains - prana - Wattpad

Reads 23
Votes 7
Parts 1

Reads 23
Votes 7
Parts 1

Mature

در یک روز بارانی،
    اتفاقی افتاد که هیچوقت فکرشو نمیکردم....
    
    نوشته ی "Ctefnch"💙❄All Rights Reserved

fic persian romance short

Table of contents

"روزی که باران میبارید"
Mon, Jul 19, 2021

در یک روز بارانی،
    اتفاقی افتاد که هیچوقت فکرشو نمیکردم....
    
    نوشته ی "Ctefnch"💙❄

1 part

"روزی که باران میبارید"
Mon, Jul 19, 2021

Content Guidelines

You may also like

~KOOKV~ONESHOTES~ by Mikaelareymika

یه بوک با وانشات های مختلف با ژانرهای گوناگون، برای کوکوی شیپرهای جیگر:) در بین وانشات های کوکوی تع...

Lost |Vkook| by pastill_mama

جئون جونگکوک و کیم‌ تهیونگ یک زوج عاشق نیستن نه تا زمانیکه نخواستند هم رو بشناسند، در واقع اونها فق...

Stop Rewind Play | Vkook | mini fic by Moonlike_Rmy

خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛...

My pink snowflake by Eliw_vk7

دونه برف صورتیم جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانواده‌اش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامه‌اش و ب...

Vmin Tweet👥 by auvxyik

اینجا کلی توییت از ویمین میزارم که بعضیاشون کیوت و بعضیاشونم درتی و پر از کثافطه، خلاصه لجن زاره😂�...

Tweet by NanaZed8

اینجا فقط توییت از تهگی/یونته که نوشتم میذارم✨💜

GodFather by Ma_gpo

[Completed] "ارباب جوان، یک پسربچه یتیمه؟!" سال نو مبارککک🎊 توی سیزده روز تعطیلات عید هر روز یک پا...

Daddy or baby ? by daddyu

بیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این...

🔞من همخوابه ی هیونگام شدم! 🔞 I slept with my brothers! 🔞 by zoushaeb

نباید خط قرمزها رو رد میکردی داداش کوچولو! تو که میدونستی چه بلایی سر یه قانون شکن میاد!!! دوستان ق...

Sword of Darkness by NanaZed8

Sword of Darkness_شمشیر تاریکی مین یونگی پسر بیست و چهار ساله ای بود که بیش از حد شیفته سحر و جادو...

You may also like

~KOOKV~ONESHOTES~