🎼 اون نگاهش میکرد و لبهای خندونش؛ لبهای سرخ لعنتیش، با چشمای دریاییش بهش خیره بودن و خدایا یه نفر تا چه حد میتونست زیبا باشه؟ گلوله ها گوشت بدنشو پاره کردن و اون بازهم لبخند میزد، بازهم زیباییشو به رخ میکشید و بکهیون دیوونه اش شد؛ شیفته ی جنونی که پشت لبهای سرخش بود. پیانیست روی زمین میفته و با ناباوری بهش نگاه میکنه و اون ... شروع میکنه به رقصیدن! اطرافشون از هیاهوی جنگ در تلاطم بود و اون میرقصه. 🎨 ғιcтιoɴ: music and color موسیقی و رنگ 🎹coυple: chanbaek 🕯 ɢeɴre: Classic - Drama 🎻 ᴀᴜᴛʜᴏʀ: @KaThos_AAll Rights Reserved