Story cover for Rival(VKOOK)🔞 by anastasia_vkook
Rival(VKOOK)🔞
  • WpView
    Reads 77,198
  • WpVote
    Votes 7,269
  • WpPart
    Parts 49
  • WpHistory
    Time 10h 51m
  • WpView
    Reads 77,198
  • WpVote
    Votes 7,269
  • WpPart
    Parts 49
  • WpHistory
    Time 10h 51m
Complete, First published Jul 22, 2021
Mature
کامل شده (درحال ویرایش)❗

جونگکوک هرچیزی که براش سخت تلاش کرده بود رو تو یک لحظه از دست داد...

لحظه‌ای که کیم تهیونگ با یک حقه‌ی کثیف باعث شد جونگکوک شانس راه یافتن به المپیک رو از دست بده...

سال‌ها بعد جونگکوک کاپیتان تیم تنیس در دانشگاه بود که دانشجوی جدیدی ظاهر شد.
کیم تهیونگ...
دشمن قسم خورده‌ی جونگکوک...

نفرت جونگکوک آشکار میشه و اون دو نفر مجبورن باهم دیگه در یک تیم بازی کنن.

چه اتفاقی میوفته وقتی این دوتا پسر مجبورن کنار هم باشن ؟
اونم درحالی که از هم متنفرن...
آیا جونگکوک میتونه گذشته رو فراموش کرده و روی آینده‌اش تمرکز کنه؟
🔞SMUT : Vkook and a little bit KookV(Verse)

فنفیک قبلا تمام شده الان دارم پارتا رو ویرایش میکنم و دونه دونه برمیگرده. مرسی که میخونید :)
All Rights Reserved
Sign up to add Rival(VKOOK)🔞 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 by manilarise
38 parts Ongoing
موهیتوی بنفش | 𝖯𝗎𝗋𝗉𝗅𝖾 𝗆𝗈𝗃𝗂𝗍𝗈 تلقین چیزیه که روی ناخودآگاهِ انسان تاثیر میزاره، اگر با یک چیزی مدام مغزت رو به گا بدی و با خودت تکرار و تلقین کنی، قطعا توی ذهنت شکل میگیره. اما نه عاشق بودن! عشق رو نمیشه با تظاهر، پول و مال و زیبایی بدست آورد. تظاهر به دوست داشتن فقط میتونه احساساتِ واقعی که داری و ناخودآگاهت سعی داره اونهارو از خودآگاهت مخفی کنه، برات رو کنه و تورو تو یک بگایی بندازه! ژانر ↶ عاشقانه، کمدی، کمی دراما، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سپ» قسمتی از فیک ↶ _به من نگو موهیتوی بنفش! _پس چی بگم؟ غیر ازینه که مثل یک موهیتو تو یک روزِ تابستونیِ گرمِ تخمی، برام لذت بخش و آرامش بخشی؟ غیر ازینه که با اون موهای بنفشِ دلبرت، ضربان قلبم رو روی هزار میبری و کاری میکنی دلم بخواد هرروز صبح اون تار های بنفشِ لعنتی روی سینه‌م باشن؟ خب بیشعور. تو خودِ موهیتوی بنفشی! •روزِ آپ: دوشنبه ها•
𝐒𝐦𝐢𝐬𝐞𝐥 by HopeKook_daughter
10 parts Complete
یونگی هوسوکش رو از دست داد.. و وقتی دوباره به دستش آورد... پنج سال برای برگردوندن لبخندش تلاش کرد. پنج سال عذاب کشید. و قسم خورد نذاره هیچ یونگیِ دیگه‌ای خورشیدش رو از دست بده. ---part of story--- من وقتی نابود شدم که هوسوکمو بردن، جونگکوک درکم نمیکنی, نمیفهمی چی میکشم, دارم میمیرم... هر نفسی که بدون هوسوک میکشم انگار خاکستر فرو میدم تو ریه‌ام ،وجودم میسوزه همه جام درد میکنه از دوریش قلبمو حس نمیکنم، تنها چیزی که حس میکنم دلتنگیشه دارم توش میسوزم. به این فکر میکنم که چه بلایی داره سرش میاد میخوام خودمو بکشم، به چیزای احتمالی فکر میکنم دوست دارم خودمو تکه تکه کنم که چرا گذاشتم ببرنش کوک این یه حرف نیس واقعا دارم میسوزم، حسش میکنم واقعا اعماق وجودم داره تو جهنم سرخ میشه فقط میخوام بمیرم، ولی قبل از اون باید زندگیمو پیدا کنم باید مطمئن بشم که حالش خوبه، بعدش میتونم بمیرم ولی اول باید پیداش کنم! ---information--- couple: sope status: complete Author: Rashel genre : classic, time travel, supernatural, angst ---ranking--- یونسوک: 8🏅
Little Bunny  by Zabi1212
40 parts Complete Mature
( کامل شده ) درد و ترس ، چیزی که جونگکوک هایبرید هیفده ساله از سن خیلی خیلی کم بهش عادت کرده . شاید درد کشیدن دیگه براش ساده شده باشه ؟ البته درد کشیدن برای هیچکس ساده نیست ، وقتی اون صدایی که توی مغزت حرف میزنه ام حالش ازت بهم میخوره دیگه چیزی نمی‌مونه میمونه؟ و اینور هم کیم تهیونگ پسر پولداری که همه فکر میکنند بهترین زندگی رو داره البته معلومه که از شخص دیگه زندگی خیلی بهتری داره ولی خب اونم دلایلی داره که از موقعیتش متنفر باشه . چی میشه اگه تهیونگ اون کسی که میخواد ازش مراقب کنه رو پیدا کنه و کوک ام مکان امنی که لازم داره ؟ __________ ته : هیششش نفس هیونگ برا چی معذرت خواهی می‌کنی فرشته ؟ ببینمت پسر قشنگم کوچولوی من برای چی گریه می‌کنی اخه؟ میدونی چقد دلم برات تنگ شده ؟ همه کس هیونگ زندگیه هیونگ اشک نریز پسر نازم میبینی حالم خوبه ؟ نگاه کن منو کوک سرش رو بالا آورد و با چشمای اشکیش به ته خیره شد که دوباره گریش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن و گریه کردن با صدای بلند و ته که انگار دست پاچه شده بود لبخندی زد و دوباره کوک رو بغل کرد ته : هیشش عیب نداره عزیزم گریه کن دل کوچولوت گرفته قربون صدات بشم هیسس عیب نداره ....
𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂 by kimjeontkv
30 parts Ongoing
<درحال آپ> 𝑀𝓎 𝓁𝒾𝓉𝓉𝓁𝑒 𝑜𝓂𝑒𝑔𝒶 | امـــگــا کــوچــولــوی مــن کیم تهیونگ، گرگ آلفایی که رئیس مافیاست و سال‌هاست منتظر جفتش بوده، هیچ وقت فکر نمی‌کرد بعد از یه روز خسته‌کننده، وقتی با دوستش جیهوپ میره کافه یونگی (که تازه باهاش آشنا شده)، جفتش رو همون‌جا و به‌طور کاملاً تصادفی پیدا کنه. جفتش که اتفاقاً برادر یونگی هم هست. حالا سوال اینجاست: تهیونگ می‌تونه جفتش رو پیش خودش ببره یا نه؟ یونگی می‌تونه برادرش رو به کسی که تازه باهاش آشنا شده بسپاره یا باید هرطور شده اون رو پیش خودش نگه داره؟ از طرفی، تهیونگ هنوز نمی‌دونه که جفتش یه "لیتله" و این موضوع، همه چیز رو پیچیده‌تر می‌کنه. آخرش چی میشه؟ سرنوشت این دو نفر به کجا می‌رسه؟ نویسنده: Rahil, settttayeshhh 𝒞𝑜𝓊𝓅𝓁𝑒: 𝒯𝒶𝑒𝓀𝑜𝑜𝓀, 𝒴𝑜𝑜𝓃𝓂𝒾𝓃, 𝒩𝒶𝓂𝒿𝒾𝓃, 𝒥-𝐻𝑜𝓅𝑒 × 𝐵𝑜𝓎 𝒢𝑒𝓃𝓇𝑒: 𝑀𝒶𝒻𝒾𝒶, 𝒪𝓂𝑒𝑔𝒶𝓋𝑒𝓇𝓈𝑒, 𝑅𝑜𝓂𝒶𝓃𝒸𝑒, 𝒮𝓂𝓊𝓉, 𝐿𝒾𝓉𝓉𝓁𝑒 𝒮𝓅𝒶𝒸𝑒
You may also like
Slide 1 of 10
The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver ) cover
Extacy cover
Atarashii  cover
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 cover
𝐒𝐦𝐢𝐬𝐞𝐥 cover
Little Bunny  cover
𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂 cover
All the horses are alone cover
تو منو دیوونه می‌کنی! cover
You Sadist [ NamJin, TaeJin ] cover

The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver )

54 parts Complete

سورپرایز ! پدر و مادرت تموم این مدت یه رازی رو ازت مخفی کرده بودن - اینکه تو پرنسس یه خانواده سلطنتی و تنها وارث تخت پادشاهی هستی . برای فاش کردن این راز و خبر مهم ، اونا تورو به پادشاهی همسایه میفرستن جایی که هفت شاهزاده خوشتیپ و مقاومت ناپذیر همه چیزهایی رو که باید بعنوان فرمانروای بعدی بدونی بهت یاد میدن اما به محض رسیدن با یه سری تهدید مواجه میشی . یه نفر توی قصر نمیخواد که تو جاتو به عنوان پرنسس پس بگیری . اون کسی که سعی داره نابودت کنه همون شاهزاده ایه که داری عاشقش میشی؟ *نیازی نیست حتمن طرفدار بی تی اس باشین تا از این داستان لذت ببرین * *هر هفت عضو بی تی اس توی این فیک نقش اصلی ان و نویسنده هفت پایان برای هرکدوم از پسرا نوشته * با اجازه نویسنده ترجمه شده [ کامل شده ✔] ©FireTiger8