Story cover for Rival(VKOOK)🔞 by anastasia_vkook
Rival(VKOOK)🔞
  • WpView
    Reads 77,352
  • WpVote
    Votes 7,269
  • WpPart
    Parts 49
  • WpHistory
    Time 10h 51m
  • WpView
    Reads 77,352
  • WpVote
    Votes 7,269
  • WpPart
    Parts 49
  • WpHistory
    Time 10h 51m
Complete, First published Jul 22, 2021
Mature
کامل شده (درحال ویرایش)❗

جونگکوک هرچیزی که براش سخت تلاش کرده بود رو تو یک لحظه از دست داد...

لحظه‌ای که کیم تهیونگ با یک حقه‌ی کثیف باعث شد جونگکوک شانس راه یافتن به المپیک رو از دست بده...

سال‌ها بعد جونگکوک کاپیتان تیم تنیس در دانشگاه بود که دانشجوی جدیدی ظاهر شد.
کیم تهیونگ...
دشمن قسم خورده‌ی جونگکوک...

نفرت جونگکوک آشکار میشه و اون دو نفر مجبورن باهم دیگه در یک تیم بازی کنن.

چه اتفاقی میوفته وقتی این دوتا پسر مجبورن کنار هم باشن ؟
اونم درحالی که از هم متنفرن...
آیا جونگکوک میتونه گذشته رو فراموش کرده و روی آینده‌اش تمرکز کنه؟
🔞SMUT : Vkook and a little bit KookV(Verse)

فنفیک قبلا تمام شده الان دارم پارتا رو ویرایش میکنم و دونه دونه برمیگرده. مرسی که میخونید :)
All Rights Reserved
Sign up to add Rival(VKOOK)🔞 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Mr. Narrator | Vkook/Kookv by Mamacita_01
12 parts Ongoing Mature
┊Summary: اشراف‌زاده بودن همیشه شامل یک سری قوانین مشخص می‌شد اما جونگ‌کوک نه مثل بقیه بزرگ شده بود و نه هم ریشه‌ی اونها بود. به خاطر همین هم حاضر شد برای نجات دوستی که هرگز ملاقاتش نکرده بود، پا به کشوری بذاره که به خاکستری بودن شهرت داشت. حالا کی تضمین می‌کرد که تا چه مدت می‌تونه اونجا زنده بمونه؟ ┊Teaser: "- تهیونگ، خوشحالی؟ لرز نامشخصی از سوال پرسیده شده توی تنش نشست. - هستم. تو چی، خوشحالی؟ - هستم. سرش رو پایین انداخت و به دست آزاد جونگ‌کوک که فاصله‌ای با دست خودش نداشت، نگاه کرد. می‌تونست موقع راه رفتن دستش رو بگیره؟ - پس یعنی برمی‌گردی؟ قرار شد وقتی خوشحال کنار هم قدم زدیم برگردی. - بیا یه تعداد مشخصی رو تعیین کنیم. مثلا وقتی ده بار خوشحال کنار هم قدم زدیم من برمی‌گردم. انگشت اشاره‌اش رو به دست جونگ‌کوک زد و به سمتش برگشت. - با این تعدادی که تو گفتی تا ابد باید همین‌جا بمونی! - پس پنج تا؟ - سه تا. - قبوله!" ┊Genres: Romance, angst, smut, Political ┊Couple: Vkook (vers) ┊Writer: osiris ┊Up: saturday
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 by manilarise
38 parts Ongoing
موهیتوی بنفش | 𝖯𝗎𝗋𝗉𝗅𝖾 𝗆𝗈𝗃𝗂𝗍𝗈 تلقین چیزیه که روی ناخودآگاهِ انسان تاثیر میزاره، اگر با یک چیزی مدام مغزت رو به گا بدی و با خودت تکرار و تلقین کنی، قطعا توی ذهنت شکل میگیره. اما نه عاشق بودن! عشق رو نمیشه با تظاهر، پول و مال و زیبایی بدست آورد. تظاهر به دوست داشتن فقط میتونه احساساتِ واقعی که داری و ناخودآگاهت سعی داره اونهارو از خودآگاهت مخفی کنه، برات رو کنه و تورو تو یک بگایی بندازه! ژانر ↶ عاشقانه، کمدی، کمی دراما، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سپ» قسمتی از فیک ↶ _به من نگو موهیتوی بنفش! _پس چی بگم؟ غیر ازینه که مثل یک موهیتو تو یک روزِ تابستونیِ گرمِ تخمی، برام لذت بخش و آرامش بخشی؟ غیر ازینه که با اون موهای بنفشِ دلبرت، ضربان قلبم رو روی هزار میبری و کاری میکنی دلم بخواد هرروز صبح اون تار های بنفشِ لعنتی روی سینه‌م باشن؟ خب بیشعور. تو خودِ موهیتوی بنفشی! •روزِ آپ: دوشنبه ها•
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] by Jasminjhs
22 parts Complete Mature
-من خیلی بهتر از سربازهای شما می‌تونم شمشیر به دست بگیرم. -برای همین دفعه آخری که یواشکی از قصر بیرون رفته بودی کنار یه مشت دزد پیدات کردم؟ -به زور که اونجا نبودم! -متوجه‌ای که این حرفت بدتره؟! -من که نمی‌دونستم اون‌ها دزدن. -فقط برو بیرون تهیونگ... آه خواجه چئو بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم تنها هدفش تو زندگی اینه که من رو شکنجه بده. - - ازدواج‌های جونگکوک، پادشاهِ سرزمین جوسئون، تا الان همگی به خاطر حفظ موقعیت و راضی نگه‌داشتن وزرا بوده. اما اوضاع زمانی پیچیده میشه که ازدواج به اجبار امگای سرکش خانواده‌ی کیم، تهیونگ، با جونگکوک هنوز واقعی نشده. البته چطوری قراره واقعی بشه وقتی تنها کاری که تهیونگ انجام میده اینه که اعصاب پادشاه بیچاره رو به بازی بگیره و پیرش کنه؟ با این وجود، تهیونگ تنها کسیه که توی حرمسرا میتونه قانون شکنی کنه و از مجازات‌هاش فرار کنه. • Author: Abby • Couple: KookV • Genre: Historical, Omegaverse, Romance, Comedy, Smut, Mpreg
𝐒𝐦𝐢𝐬𝐞𝐥 by HopeKook_daughter
10 parts Complete
یونگی هوسوکش رو از دست داد.. و وقتی دوباره به دستش آورد... پنج سال برای برگردوندن لبخندش تلاش کرد. پنج سال عذاب کشید. و قسم خورد نذاره هیچ یونگیِ دیگه‌ای خورشیدش رو از دست بده. ---part of story--- من وقتی نابود شدم که هوسوکمو بردن، جونگکوک درکم نمیکنی, نمیفهمی چی میکشم, دارم میمیرم... هر نفسی که بدون هوسوک میکشم انگار خاکستر فرو میدم تو ریه‌ام ،وجودم میسوزه همه جام درد میکنه از دوریش قلبمو حس نمیکنم، تنها چیزی که حس میکنم دلتنگیشه دارم توش میسوزم. به این فکر میکنم که چه بلایی داره سرش میاد میخوام خودمو بکشم، به چیزای احتمالی فکر میکنم دوست دارم خودمو تکه تکه کنم که چرا گذاشتم ببرنش کوک این یه حرف نیس واقعا دارم میسوزم، حسش میکنم واقعا اعماق وجودم داره تو جهنم سرخ میشه فقط میخوام بمیرم، ولی قبل از اون باید زندگیمو پیدا کنم باید مطمئن بشم که حالش خوبه، بعدش میتونم بمیرم ولی اول باید پیداش کنم! ---information--- couple: sope status: complete Author: Rashel genre : classic, time travel, supernatural, angst ---ranking--- یونسوک: 8🏅
Floricide | Sope  by Mamacita_01
11 parts Ongoing Mature
┊Summary: در شهری که عدالت فروخته میشه، قاتلی در سایه‌ها نفس می‌کشه. بهش میگن جک؛ کابوس تمام کسایی که فکر میکنن دست قانون بهشون نمیره. هر قتلش مثل یک امضاست، و هر نامه‌ای که جا میذاره، دهن‌کجی به پلیس. مین یونگی، افسر کارکشته‌ی پرونده، قسم خورده تا وقتی اون رو پشت میله‌های زندان نبینه، عقب نشینی نکنه. اما درست وسط این تعقیب و گریز، یک غریبه‌ی عجیب وارد زندگیش میشه. کسی که طوفان وجودش رو از نگاهش میشد فهمید... ولی نمیشد ازش دل کند. درست همونجا بود که مرز درست و غلط کم‌کم محو میشد و عشق و نفرت باهم گره میخوردن. و هیچکس نمیدونست کی قراره ضربه‌ی اخر رو بزنه. ┊Teaser: _هیچکاری نتونستم بکنم، چیکار میکردم؟ خب دوستم نداشت، به قول خودش اونقدراهم احمق نبود که یکی مثل من رو دوست داشته باشه. و بعد اون رفت. طوری رفت که من ارزو کردم کاش دست کم برمیگشت و با تمسخر بهم نگاه میکرد، تا بفهمم حداقل لایق نگاه اخرش بودم... **** ┊Genre:Criminal, Angst, Romance, Smut ┊Couple: Sope, Vkook، Namjin ┊Writer: Shinrai ┊up : saturday
You may also like
Slide 1 of 10
sisu cover
Mr. Narrator | Vkook/Kookv cover
You Sadist [ NamJin, TaeJin ] cover
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 cover
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] cover
𝐒𝐦𝐢𝐬𝐞𝐥 cover
-ᴡʜɪᴛᴇ ʙᴜᴛᴛᴇʀꜰʟʏ- cover
The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver ) cover
Floricide | Sope  cover
Atarashii  cover

sisu

17 parts Complete

سیسو؛ کلمه ای فنلاندی با نوشتار Sisu یا Sisus به معنای (درونی) است، که مردم اون رو به عنوان جرات نیز ترجمه می‌کردن. با گذشت زمان از این کلمه برای سرسختی، عزم، حس یک انگیزه نیز نام برده شده. *** در میان نبرد خونین میدان جنگ، طبیبِ سلطنتی پارک جیمین، دست به کار خطرناکی می‌زند و با نجات سرباز دشمن خود را به دردسر می‌اندازد... او نمی‌داند که با تیمار کردن مرد زخمی چه سرنوشتی برای خود بریده با پنهان کاری از چشم هم‌وطنان خود به این کار ادامه می‌دهد تا زمانی که با به هوش آمدن فرد و تهدیدش به مرگ متوجه اشتباه خود می‌شود اما در میان راهروهای تنگ و طویل تقدیر عشقی زبانه می‌زند میان دو قلب، به اشتباه... کاپل:کوکمین، سپ ژانر:پزشکی، تاریخی، انگست، عاشقانه