کامل شده (درحال ویرایش)❗ جونگکوک هرچیزی که براش سخت تلاش کرده بود رو تو یک لحظه از دست داد... لحظهای که کیم تهیونگ با یک حقهی کثیف باعث شد جونگکوک شانس راه یافتن به المپیک رو از دست بده... سالها بعد جونگکوک کاپیتان تیم تنیس در دانشگاه بود که دانشجوی جدیدی ظاهر شد. کیم تهیونگ... دشمن قسم خوردهی جونگکوک... نفرت جونگکوک آشکار میشه و اون دو نفر مجبورن باهم دیگه در یک تیم بازی کنن. چه اتفاقی میوفته وقتی این دوتا پسر مجبورن کنار هم باشن ؟ اونم درحالی که از هم متنفرن... آیا جونگکوک میتونه گذشته رو فراموش کرده و روی آیندهاش تمرکز کنه؟ 🔞SMUT : Vkook and a little bit KookV(Verse)