• 𝙖 𝙈𝙤𝙙𝙚𝙡 𝘼𝙣𝙙 𝙖 𝙁𝙖𝙣 • [𝙇.𝙎]
104 parts Complete لویی چند شب قبل از تولدش تصمیم میگیره که به خانوادش بگه که گی. بالاخره اونها پدر و مادرش هستن و ازش حمایت میکنن. اما وقتی اونو از خونه بیرون انداختن لویی تازه فهمید چه اتفاقی افتاده؟
هری همون شب فقط میخواست یه پیاده روی بی سر و صدا تو خیابون داشته باشه بدون اینکه مردم دورش جمع بشن اما وقتی میبینه پسری رو از خونه پرت میکنن بیرون چیکار میکنه؟
~~~~~~
"اولین بوسه تون کجا و کی بود؟"
"فکر کنم تو هتل...شب سال نو."
هری سرش رو تکون داد "آره، وقتی سعی میکردی ازم فرار کنی."
لویی سرخ شد و اروم به بازوش زد .
"ما پنج، تقریباً شیش ماهه با هم قرار میذاریم؟"
~~~~~~
لویی یه پسر خجالتی و ساکت
هری یه یوتیوبر و مدل مشهور
~~~~~~
نویسنده اصلی whatsuphello1@
[translated]
[Larry , ziam]
[𝗛𝗮𝗽𝗽𝘆 𝗲𝗻𝗱]