مقدمه: اگه کتاب زندگی جلوتون باز باشه چی مینویسین؟اتفاق های قشنگ؟موفقیت؟زندگی شاد؟ جونگکوک هم نوشت..از گذشته ، حال و آینده اش اما حتی اگه خودت سرنوشت خودت رو رقم بزنی بازم همه چی قشنگ نیست.. جونگکوک نمیتونست بخاطر تهیونگ خودخواه باشه.. پس داستانش رو عوض کرد.. /_/_/_/_/_/_/ چکیده ای از کتابِ جونگکوک: +این قانون طبیعته نه؟ اینکه وقتی مطمئن میشیم یه نفر دوسمون داره اذیتش میکنیم..هرکاری میکنیم تا بهش بفهمونیم چقدر انتخابش اشتباه بوده. همیشه ترک میکنیم و شکسته های قلب بقیرو نمیبینیم... _نمیتونی منو قضاوت کنی..من مایل ها با همون خورده شکسته های تو پام راه رفتم. همیشه اونی که ترک میشه بیشترین اسیب رو نمیبینه میدونی برام چقدر سخته بخوام دوباره از دستت بدم؟ اما اینبار دلیلش خودتی..چون منو نمیخوای دوستم نداری.. +دوست دارم 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯/𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭-𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜-𝐬𝐦𝐮𝐭