𝑰𝒏𝒔𝒂𝒏𝒊𝒕𝒚 | 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏
  • Reads 29,883
  • Votes 3,800
  • Parts 17
  • Reads 29,883
  • Votes 3,800
  • Parts 17
Complete, First published Jul 29, 2021
☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک ، فراموش نشه☆

Name: Insanity 
Genres: smut dark romance drama psychological
Couple: kookmin , vmin
Channel: Everythingaboutbtss
Writer: sheri
Up Time: #Full
[پارت ها طولانی هستند]

☆خلاصه☆

●"جنون" شاید اسمش قشنگ باشه ، ولی پشت صحنه ای تاریک داره که برای هرکسی قابل رویت نیست 
جیمین داستان ما منتخب شده تا سر از نیمه ی تاریک شخصی که بیماری "جنون" داره در بیاره...
ولی آخر داستان چی میشه؟

●جیمین باید برای پروژه ی پایان نامش بیماری رو در تيمارستان به عهده بگیره و خوب شدن اون رو تضمین کنه...
ولی آیا میتونه این پروژه رو به خوبی و خوشی کنار دوست پسرش تهیونگ‌ تموم کنه و با خیال راحت برای آینده اش برنامه ریزی کنه !
یا محو چشم‌های بیمارش میشه و ناخودآگاه خودش رو تسلیم خواسته هاش میکنه !؟


--------------------------------------------------------

☆قسمتی از فیک☆

-کوک نکن ،مردم نگاهمون میکنن...
سرش رو توی گودی گردن جیمین فرو برد
-بزار نگاهمون کنن؛ در هر صورت اونها راجب عشق قضاوت میکنن
و همونطور که بینیش رو روی گردن جیمین می‌کشید پوزخندی از سادگی پسر زود باور توی بغلش زد...
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑰𝒏𝒔𝒂𝒏𝒊𝒕𝒚 | 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 to your library and receive updates
or
#15وانشات
Content Guidelines
You may also like
𝑴𝑶𝑳𝑻 by panikamm
63 parts Ongoing
"مولت" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات" کاپل: "کوکمین، تهگی" ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• _نگران نباش، این مرد... سر چرخوند و خیره به تصویر جونگکوک که داشت اسلحه اش رو به جلیقه زیر کتش برمیگردوند و همزمان با یکی از افرادش صحبت میکرد، با لبخند شروری ادامه داد: _رام من خواهد شد. پسر بزرگتر با حالت کنایه واری چشم هاش رو چرخوند و دوباره دست هاش رو به سینه اش زد: _فقط یه احمق مثل تو می‌تونه دنبال رام کردن مردی مثل اون باشه! پسر کوچکتر ناخودآگاه خندید و بعد دوباره نگاهش رو به سمت اون کشید و با حالت تمسخر آمیزی تکرار کرد: _مردی مثل اون؟ منظورت چیه؟! پسر بزرگتر با نگرانی محو این پا و اون پا کرد: _اون کاپیتان تیم الفاست، یه هیولاست! اما تو...داری باهاش مثل یه عروسک بازی می‌کنی! _در اینصورت...هیولای واقعی من نیستم؟! پسر کوچکتر با لبخند شرورانه ای پرسید و باعث شد پسر بزرگتر پیشونیش رو با کلافگی ماساژ بده. این پسر حرف حساب حالیش نبود. ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• وضعیت: درحال آپ
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
Physco Gentleman ⛓️💊 cover
I,You, the summary of our story cover
Remember | Taejin cover
𝑴𝑶𝑳𝑻 cover
The Star Of Your Eyes  cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
the one I have waited for cover
عشق پنهان cover
" I Found You " Vmin cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover

Physco Gentleman ⛓️💊

15 parts Complete

Completed✔️ 🖇New Fic 🎥Physco Gentleman 🎥Genre: Smut , Romance , Dram , Psychologic , Verse 🎥Couple : KookMin , JiKook , TeaJin 🎥Up : Friday 📜 خلاصه فیک ؛ دو بازیگری که قراره توی اولین فیلم بی ال یک کارگردان معروف بازی کنن ماجرای اون ها از جایی شروع میشه که با هم قرار میزارن برای اینکه بتونن بهتر بازی کنن مدتی رو پارتنر هم باشن -خب... بهم گفتش که... بهتره چند وقتی پارتنر هم باشیم... اینطوری برای سکانس های خاص راحت تریم کلمات توی سر جیمین میچرخید. پارتنر ، سکانس های خاص. لعنتی به جین فرستاد و به خودش قول داد به محض اینکه دیدش جیگرشو بیرون بکشه و بدون اینکه بپزه بخوره -بهش فکر میکنم فعلا جیمین نگاهی به چشمای جانگکوک انداخت. قطعا نمیتونست به این زودی وارد یه رابطه هر چند صوری با جانگکوک بشه ولی در غیر این صورت باید حضور جین رو توی تک تک لحظه های زندگیش حس می‌کرد -جانگکوک شی حاضری از مهارت های بازیگریمون استفاده کنیم؟؟