روز روز زندگی جوانی اشرافزاده چقدر میتونه کسلکننده باشه ؟! ولی این زندگی ک توصیفش رو خواهیم خواند داستان جوانی است ک در راه شهرت و افتخار خطرات را به جان میخرد و با ماجراهایی روبهرو خواهد شد ک گاهی تا آنجا میرود ک ارزو آن زندگی های کسل کنند ولی آرام را خواهد کرد !!! شما چه میکردید اگر میان خاک و خون بودید و افتخار و شرافت را باید فدای حفظ میهن و سرزمین میکردید؟! و گاهی انقدر داستان می پیچید ک جان هارا با گیلاسی شراب معامله میکردید ؟! تا کجا پیش میرفتید برای حفاظت از آرمان ها ؟! چه چیز هایی را فدای شرافت میکردید و کجا شرافت را به خون میکشیدید در راه شکوفایی اهداف ؟! داستان پیش رو روایتی از زندگی جوانی است که نگرشی متفاوت به کلمات شرافت و شیطان و مهین و آرمان دارد و معتقد بود هدف وسیله را توجیه خواهد کرد !!!!