𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵]
  • Reads 161,068
  • Votes 32,188
  • Parts 166
  • Reads 161,068
  • Votes 32,188
  • Parts 166
Complete, First published Aug 11, 2021
"مولن روژ"
نویسنده: "پانیکا"
ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات"
کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک"


~•~•~•~•~•~•~•~•

با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت:

_از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه!

کشیش به آرومی لب باز کرد:

_خدا برای هر کسی به اندازه ای وجود داره که اون شخص بهش ایمان داره، این یه رابطه دوطرفه است!

جیمین پوزخند بی صدایی زد، گردنبند صلیبش رو لمس کرد و با کنایه گفت:

_پس خدا پارتنر خوبی نیست!

بعد از مدتی سکوت حرکت تثلیث رو انجام داد:

_به نام پدر، پسر و روح القدس 

کف دست هاشو جلوی سینه اش بهم چسبوند و نرم زمزمه کرد:

_به مردانی که امشب جونشون رو از دست دادن آرامش ببخش...

مکثی کرد و با پوزخند ادامه داد:

_پارتنر مغرور من!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

وضعیت: پایان یافته
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵] to your library and receive updates
or
#15jikook
Content Guidelines
You may also like
CRUSH by ARNA1330
18 parts Ongoing
خلاصه:کراش ها ،آدمیانی هستن که طی مدت زمان مشخصی ما اونهارو عاشقانه میپرستیم و علاقه ی شدیدی بهشون داریم اما بیشتر مواقع بعد یه مدت فراموش میشن ؛حالا برای خیلیابه یه خاطره ی خنده دار وبامزه ،واسه ی سری دیگه غم انگیز و واسه ی سری که خوش به حالشون، تجربه ی رابطه با کراش عزیزشون تموم میشه که البته ایناهم به دو دسته تقسیم میشن؛بیشتراشون به کات میکشه و یه دسته ی نادری هستن که ممکنه به ازدواج و رابطه ی طولانی مدت ختم بشه. *قسمتی از فیک "_تو اونشب منو بوسیدی؟ +ازت عذرخواهی کردم و گفتم منه بدبخت برای اولین بار خواستم جلو یه نفر سیس بیام و مست کردم و اینکه لطفا انقد بوسیدنو بلند نگو محض رضای مسیح. _تو از اینکه با من تو مدرسه دیده شی خجالت میکشی نه؟ +ببین من واقعا حست رو میفهمم اما من اونشب یه غلط دیگه ایم کردم و تازه فهمیدمش پس میتونی قضیه ی خودمون رو به یه وقت دیگه بندازی لطفا؟ _دلیل این رفتارت ربطی به کات کردن جئون جونگکوک با دوست دخترش داره که امروز بین همه پخش شده؟ +نهههههه _این حد از واکنشت کاملا صداقتت رو نشون میده پارک جیمین +من یه بدبختم،واکنشم اینو نشون میده ،کیم تهیونگ! کاپل:ویمین ژانر: مدرسه ای،رمنس،اسمات
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
43 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
Hatred  by Arghavan7982
58 parts Ongoing
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکنه پسری که همزمان با وقتی که خودش داشت آرزو می‌کرد توی این کار شریکش شده بودو باتموم وجودش میخواست که سوکجین دیگه هیچوقت لبخند نزنه!!! روزی که سوکجین ده ساله باخوشحالی توی اون کافه ی کوچولو همراه باخانواده اش شمعای کیک تولدشو فوت می‌کرد مطمئنن حتی یه لحظه ام احتمالشو نمی‌داد همون پسری که بی دلیل بهش زل زده بود 15سال بعد اونو به عنوان یه برده صاحب میشه و اسیر عمارت خودش میکنه.... حالا بعد از اون همه سال.... بالاخره نوبت به برآورده شدن آرزوی تهیونگ رسیده بود!! ژانر: انتقامی معمایی راز آلود کاپل اصلی : تهجین کاپل های فرعی : 1) کوکمین 2) سپ 3)؟؟؟؟
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
17 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 20
FulfillMent at WorK cover
CRUSH cover
Mr KAWASAKI  cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
➤ YEOUBI 🏐  cover
بیگناه cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝖬𝗒 𝖼𝗁𝖾𝗋𝗋𝗒 𝖻𝗅𝗈𝗌𝗌𝗈𝗆 cover
Hatred  cover
𝑯𝒚𝒖𝒏𝒈 𝒐𝒓 𝒎𝒂𝒕𝒆𝟐 cover
" I Found You " Vmin cover
𝖮𝖼𝖾𝖺𝗇 𝖤𝗒𝖾𝗌 cover
Rose Colored Boy [Kookmin] cover
dear (عزیز کرده) cover
The Smell Of You (KookV) cover
"yellow umbrella💛" cover
Forgotten cover
Fear cover
Metanoia cover
Your Pain Is My Joy  cover

FulfillMent at WorK

26 parts Complete

این ی داستان نیست ولی میخوام این جارو براتون پر کنم از کلی جمله که وقتی خسته‌ای وقتی حال نداری وقتی انگیزه نداری بیای این جا و تصمیم بگیری که هی هنوزم دیر نیست میتونم از اول شروعش کنم *-* شمایی که امتحان داری بیا اینو بخون کمکت میکنه (^_−)☆ مورد تایید مشاوران برجسته ی کنکور :| پشت صحنه ی زندگی مین شوگای اعظم : Billboard hot 100 پیشنهاد میکنم حتمن حتمن قسمت های Oghianoos Naghsh asli رو بخونید پنج دیقه هم وقت نمیگیره ~(^з^)-♡