Can you hear me?

Mariajin1994

Reads 58,055
Votes 7,616
Parts 50
Time 6h 5m

Reads 58,055
Votes 7,616
Parts 50
Time 6h 5m

Mariajin1994

btsfanfic kookjin taejin taejinkook yonmin تهجین کوکجین

Complated✅
شاید درکش برات سخت باشه،اما من برای اینکه مجبور به انتخاب نشم،از خودم گذشتم.
کاپل اصلی:؟؟؟؟
کاپل فرعی:یونمینAll Rights Reserved

btsfanfic kookjin taejin taejinkook yonmin تهجین کوکجین

Table of contents

50 parts

#15taejinkook

Content Guidelines

You may also like

不给你咬 Status : 42 Chapters (Completed) Author : White Clouds Chi Le had a dream. In the dream, he was sleeping with his deadly rival. He smelled of Alpha all over his body, and there was a wedding photo hanging on the wall. After waking up, he wiped the cold sweat from his brow, and had to accept the fact that he and his rival would get married in the future. He is ready to differentiate into an Alpha, and delivers milk and warmth to Sheng Zhuo every day, hoping to turn him into a fair-skinned and beautiful Xiaojiao. It was later discovered that... Sheng Zhuo was the Alpha. Knowing the truth, Chi Le almost burst into tears, "If I say that I treat you well because I want to be a double-A big brother with you, would you believe me?" During Sheng Zhuo's susceptible period, he always stared at the back of Chi Le's neck with fiery eyes. Chi Le sighed, "It's useless for you to stare at me, I'm destined to be an Alpha, the two of us can only get double A's at most." Sheng Zhuo pulled him back into his arms and hugged him tightly, "I don't care." Chi Le: "..." Men in the susceptible period are really cruel, even Alphas are not spared! - Chi Le thought that he would differentiate into an Alpha, so he made full theoretical preparations for marking Sheng Zhuo in advance. Later, he differentiated into Omage, and Sheng Zhuo kissed the back of his neck lightly, teasing him deliberately: "Teach me how to bite." Chi Le: "..." I won't bite you! Everyone always thought that Sheng Zhuo and Chi Le were deadly rivals who hated each other. Until Chi Le was drunk, hugged Sheng Zhuo and shouted: "Wife!" Everyone: "..." So you are such deadly enemies. - Credits to the original owner and the translator.

(عشق جهنمی) Hellish Love کاپل اصلی:کوکمین ژانر:امگاورس،رمنس،درام،اسمات،شاید انگست خلاصه: هیچوقت همچین ازدواجی رو برای خودش تصور نکرده بود...همیشه فکر می‌کرد قراره با کسی که دوستش داره تو یه روز آروم و رمانتیک ازدواج کنه...اما رویاها فقط تو رویاها باقی می‌مونه... جیمین امگای پسر یه خانواده‌ی مافیا که رده‌ی بالایی ندارن اما چی میشه اگه پدرش برای بالا کشیدن خودش مجبورش کنه که با آلفای یه خانواده‌ای قدرتمند ازدواج کنه؟ -تو فردا شب یا ازدواج می‌کنی یا میمیری...انتخابش با خودته! +پس میتونی منو بکشی...منو بکش...منو بکشششش! -باشه هرجور خودت میخوای...اما..اون دوست پسرت که به اصطلاح عاشقشی هم کنارت دفن میشه...اینو بدون و دوباره راجبش فکر کن! روزهای آپ:جمعه ها

،،🕰️Agape࿐ ╭───────────── ≕ماجرایی در سال ۱۹۸۰ حول محور آگاپه؛ کتابِ نویسنده‌ای ناشناس با مفهوم "عشق بی‌قید و شرط" کتابِ مورد علاقه‌ی جونگکوک، کارآموزِ باهوشِ آکادمی هنر‌های زیبای پاریس. نوجوان ۱۶ ساله‌‌ای که به خاطر «بیچاره» خطاب شدن توسط رهگذری که او را از یک تجاوز در اطراف رود سن نجات داده بود، کینه‌ای سنگین از ناجی خود به دل می‌گیرد. کینه‌ای که در برابر تهیونگِ ۳۲ ساله، ملقب به لیلیان بنسل، مردی با زبانِ شاعرانه، قرار نبود زیاد پابرجا بماند. ╰───────────── ❗️ با صدایی خـواستنی، زیر گوش نوآ نجوا کرد: «لب‌هام رو ببوس؛ عمیق و خیس.» ⦀ 𝘼𝙂𝘼𝙋𝙀 ⦀ ❗️ #آگاپه #ویکوک #agape

تهیونگ و جونگکوک دوست های صمیمی هستند. تهیونگ خیلی وقته روی کوک کراش داره ولی میترسه دربارش حرف بزنه. میترسه کوک اونو تحقیر کنه و بعد ترکش کنه... کاپل : کوکوی روز اپ : جمعه ژانر : روزمره، مدرسه ای، دراما

{پایان یافته} ______________________ ______________________ در خلاصه ی زندگی هر آدمی دو نوع عشق وجود داره، نوع اول: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش خوبه؛ نوع دوم: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش بده! ولی برای من هیچ کدوم نبود، برای من اولش بد بود، وسطاش بد بود ولی اخرش... اخرش چی بود؟ خوب بود یا بد؟ هنوز مطمئن نیستم... _ "خواستم نفس بکشم که بتونم زنده بمونم، اما تو راه تنفسی من رو با دستات بستی. خواستم روحم رو تسلیم تاریکی کنم، اجازه ندادی. انقدر دیوونه‌ی منی؟" ______________________ ______________________ 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒔𝒎𝒖𝒕,𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝒃𝒅𝒔𝒎,𝒂𝒏𝒈𝒔𝒕,𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇(?),𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚 °•خـفـتـه•° °° کـاپل: ویکوک نـویسنـده: ☆مـاهـڪ☆ تـعداد پـارت‌هـا: ۸ شروع: ۱۴۰۳/۱/۱۰ پایان: ۱۴۰۳/۶/۱۳

Believe me [باورم کن] by decemberboys430

[Completed] چیزی به عنوان سرنوشت از قبل تعیین شده وجود داره!؟ یا ما آدم ها با تصمیماتمون سرنوشتمون رو می‌سازیم!؟ اگه ما خودمون سرنوشتمون رو میسازیم پس باید پای عواقبِ تصمیم هات درست و اشتباهمون بایستیم. ژانر:romance،angst

وانشات / سناریو 🐰 اسمات ویکوک / کوکوی

فیکشن(لبخند) راجب یه پسری هست که اختلال ذهنی تقریبا خفیف داره و خیلی مهربونه و همیشه لبخند روی لبشه و میخنده و اوماش با یه آقا ازدواج میکنه که اون آقا یه پسر داره که به شدت از جیمین و اوماش متنفره اما وقتی اوما و آپاشون میمیرن قراره هیونگش چطوری باهاش رفتار کنه؟ فضای فیک به شدت غمگینه و فیک از زبان جیمین نوشته میشه که راحت تر بتونید بفهمید چی تو مغزشه(هرازگاهی هم از زیان راوی نوشته میشه) وضعیت:پایان یافته✅️ کاپل:ویمین

وقتی کیم تهیونگ دنبال یه پرستار برای پسرش میگرده و سرنوشت تصمیم میگیره جونگ‌کوکی بدشانسو سرراهش بذاره ..! کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین ، یونمین ژانر: کمدی ، عاشقانه ، غمگین ، امپرگ ! in #bts in #vkook in #taekook in #bangtan in #namjin in #yoonmin in #sope

the fall of destiny {سقوط سرنوشت} by Hamta818

مرا ز تاریکی باکی نیست زیرا سمفونی نفس هایش آذین بخش دل تار من است اکانت قبلی پرید و یه اکانت قدیمی قدیمی برام بالا اومد بوک سقوط سر نوشت رو از اینجا دنبال کنید ✨️

Reborn in the Naruto world, Shin Uzumaki finds himself in the doomed Land of Whirlpools. As a member of the Uzumaki Clan! Trapped in a world filled with war, betrayal, and unimaginable power, Shin's survival seems impossible.. Until it isn't!! [Ding! Replication System Activated!] [Daily Login Reward: Common Replication Card.] [Newbie Gift: Perfect Sage Body-Adamantine Sealing Chains-Four Symbols Seal] With the power to Copy any Ability-whether it's the Kekkei Genkai or Rinnegan or Forbidden jutsu-Shin begins his journey to dominate the Ninja World. [First task: Save Kushina and prevent the destruction of the Uzumaki Clan.]

هیولا❗️ کاپل:ویکوک ژانر:تخیلی،اسمات،ترسناک،شایدکمدی بخشی از فیک: گردن و ترقوه هاش پر از مارکای بنفش رنگ بود و گوشه لبش زخم کوچیکی دیده میشد. جونگکوک داشت فکر میکرد که دیشب توی مهمونی رابطه ای با کسی داشته؟ ولی اون اونقدر مست نبود که متوجه نشه با کسی رابطه داشته!! ورژن کوکمین در حال آپ☆

"You're different from what I expected," she said softly. "How so?" he asked, glancing at her. "I don't know," she replied, searching for the right words. "You just... have this way of making people feel like they matter. Even here, in this... nightmare." He was quiet for a moment before responding. "You matter, Y/n. Don't forget that." OR Y/n wakes up in the deadly Squid Game, surrounded by strangers and fighting to survive. What she doesn't know is that the mysterious Frontman is watching her every move through the cameras- and she's caught his attention.

|انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد! __________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت. بچه هات؟! جونگکوک؟! اون دوتا طفل معصوم‌ نطفه های حرومزاده ی همسرش بودند؟! __________ گوشه ی دیوار کز کرده،به جونگکوک که چهره اش به طرز خطرناکی عوض شده بود،خیره شد! جونگکوک:«بهت گفته بودم اون روی سگ منو بالا نیار!!!!» couple:taekook(اصلی),yoonmin,.... Genre:smut,mystery,horror,(ازدواج اجباری),slice of life, روان‌شناختی,🔞 written by heyli شروع آپ"12 آگوست 2023"/22مرداد 1402 پایان آپ"...." هشدار!! داستان پره بگاییه وازلین به همراه خود داشته باشین!!!! "ستاد مبارزه با پارگی" بچه مچه نیاد🚷

از زمانی که چشم باز میکنی همه چیز سیاه و سفید و خاکستریه... هیچ درکی از رنگ ها نداری... اما وقتی اون فرد خاص وارد زندگیت میشه، همه چیز رنگ میگیره... حالا دیگه میدونی آسمون آبی ای که همه ازش حرف میزنن چه رنگیه... میفهمی گل هایی که عاشق بوییدن و لمس کردن گلبرگ های لطیفشون هستی، بی رنگ و رو نیستن و خیلی زیبان... و تو منتظر ورود اون فرد خاص به زندگیتی تا بهش رنگ ببخشه... ✳✳✳✳ - کاش میشد خودت رو از نگاه من ببینی... خیلی قشنگی جیمینی...چشم های کشیده و موهای نرمت همرنگ شکلات موردعلاقمن. رنگ پوستت انقدر خواستنیه که انگار دونه برف بهش بوسه زده... و لب هات...درست مثل لاله هایی ان که اون روز برات چیدم... صورتی، لطیف و بوسیدنی. ✳✳✳✳ کاپل اصلی: کوکمین کاپل فرعی: یونته ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، کمدی، توییتر ایو، فانتزی #1 in کوکمین #1 in جیکوک #5 in iran #1 in yoontae

𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓𝐒𝐇𝐀𝐊𝐄𝐑 ,, min ho (xo kitty) by megavrses

❝ he might think i'm weird, but i can't help it, i've fallen for him. ❞ 𝐢𝐧 𝐰𝐡𝐢𝐜𝐡 two enemies finally see the good side to each other started: 11.26.24 ended: achievements #4 in korean (OUT OF 1000+ STORIES) {1.19.25} #2 in jennyhan {1.19.25} #2 in toalltheboys {1.19.25} #5 in toalltheboysivelovedbefore {1.19.25} #1 in psistillloveyou {1.19.25} #1 in sangheonlee {1.19.25} #2 in kittycovey {1.19.25} #1 in alwaysandforeverlarajean {1.19.25} #3 in minhoxokitty {1.19.25} #1 in choiminyoung {1.19.25} #2 in anthony keyvan {1.19.25}

𝖳𝗁𝖾 𝗇𝗂𝗀𝗁𝗍 𝗈𝖿 𝗁𝗈𝗐𝗅𝗌 | 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 by RomeooandJuliet

در افسانه های محلی آمده است که هزاران مایل دورتر از شهر سئول جنگلی وجود دارد،جنگلی که رازهای زیادی در خود پنهان کرده و موجوداتی عجیب که فقط در افسانه های محلی از آنها یاد شده در آن وجود دارند.موجوداتی که در گذر زمان از آنها افسانه هایی گفته شده و گوش ب گوش چرخیده شده،کمتر کسی آنها را به چشم دیده و بعد از دیدن آن موجودات همانند یک موجود دیوانه شده که با دیدن ماه کامل در شب اختیار خود را از دست می‌دهد! -داستان زندگی پسری به نام کیم تهیونگ را بیان می‌کند که ۱ ماه به بلوغ او مانده و او خانواده ای ندارد،پول کمی در دست دارد که پس اندازش است و قصد دارد با آن پول خانه ای بخرد! سر انجام پس از تحقیقات متداوم و پرس و جو های بسیار خانه ای خارج از شهر پیدا می‌کند که می‌تواند با پول کمی که در دست دارد آن را بخرد،آن خانه بر خلاف ظاهر قدیمی راز های زیادی در خود پنهان کرده،راز هایی که می‌تواند زندگی کیم تهیونگ را عوض کند. آیا کیم تهیونگ می‌تواند با سرنوشتش کنار بیاید؟چه چیزی منتظر کیم تهیونگ است؟ -ما را در این داستان همراهی کنید. 𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍:𝖩𝗎𝗇𝗎𝖺𝗋𝗒16-2023 𝖤𝗇𝖽:... 𝖴𝗉𝖽𝖺𝗍𝖾 𝖳𝗂𝗆𝖾:قولی بابت آپ بهتون نمی دم هر وقت تونستم براتون آپ می کنم 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏,𝖸𝗈𝗈𝗇𝗆𝗂𝗇 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾

داستان یونگی ای که برای نجات هوسوکش پنج سال تلاش میکنه و وقتی تلاشش جواب میده قسم میخوره نزاره دیگه هیچ زوجی این درد رو حس کنه درد دوری جدایی نخندیدن ... و به حرفش عمل میکنه یونگی زوج دیگری رو نجات میده حتی شده با سفر در زمان ولی نجاتشون میده _____________________________________________________ couple : sope status : complete by : rashel genre : classic , travel in time , supernatural , angst ✍🏽🤍🤎

(season 2 out now!) 𝒊𝒏 𝒘𝒉𝒊𝒄𝒉 two famous teens fake date... until it becomes real. (xo, kitty) __ (Y/N) Novoselsky, born to two world-renowned movie stars, is attending KISS this year. Her mother is forcing her to live in Korea: and woo the son of one of her co-stars. His name? Min Ho. The problem is, he seems rude to her, and she clearly can't stand him. But the turns are tableing when he's the one chasing after her, and he's the one who has to prove himself. ❝ you make me do stupid things ❞ ❝ are you sure you aren't doing that on your own? ❞ ⋆ ｡𖦹° ⭒˚｡⋆ #1 in xokitty #1 in minho #1 in sangheonlee #1 in minhoxokitty #1 in minhoxreader #1 in to all the boys #6 in fanfiction

Rafe Cameron Imagines (for horny bitches) by MMM1315

SEXy Rafe Cameron Imagines for b*tches who need a good, god damn fantasy

Don't Give You a Bite

不给你咬 Status : 42 Chapters (Completed) Author : White Clouds Chi Le had a dream. In the dream, he was sleeping with his deadly rival. He smelled of Alpha all over his body, and there was a wedding photo hanging on the wall. After waking up, he wiped the cold sweat from his brow, and had to accept the fact that he and his rival would get married in the future. He is ready to differentiate into an Alpha, and delivers milk and warmth to Sheng Zhuo every day, hoping to turn him into a fair-skinned and beautiful Xiaojiao. It was later discovered that... Sheng Zhuo was the Alpha. Knowing the truth, Chi Le almost burst into tears, "If I say that I treat you well because I want to be a double-A big brother with you, would you believe me?" During Sheng Zhuo's susceptible period, he always stared at the back of Chi Le's neck with fiery eyes. Chi Le sighed, "It's useless for you to stare at me, I'm destined to be an Alpha, the two of us can only get double A's at most." Sheng Zhuo pulled him back into his arms and hugged him tightly, "I don't care." Chi Le: "..." Men in the susceptible period are really cruel, even Alphas are not spared! - Chi Le thought that he would differentiate into an Alpha, so he made full theoretical preparations for marking Sheng Zhuo in advance. Later, he differentiated into Omage, and Sheng Zhuo kissed the back of his neck lightly, teasing him deliberately: "Teach me how to bite." Chi Le: "..." I won't bite you! Everyone always thought that Sheng Zhuo and Chi Le were deadly rivals who hated each other. Until Chi Le was drunk, hugged Sheng Zhuo and shouted: "Wife!" Everyone: "..." So you are such deadly enemies. - Credits to the original owner and the translator.

More details