I do not want to be the vampire
  • Reads 722
  • Votes 124
  • Parts 11
  • Reads 722
  • Votes 124
  • Parts 11
Ongoing, First published Aug 16, 2021
اپ فیک متوقف شده تا وقتی ادیتش کنم 
ولی تو همین اکانت یه فیک درحال اپ هست که اگه نت یاری کنه به صورت روزانه اپ میشه بهش حتما سر بزنید ^_^


اسم من تهیونگه کیم تهیونگ ، تا شب تولد ۱۷ سالگیم من یه پسر معمولی بودم با یه زندگی معمولی اما پدر و مادرم راز بزرگ و عجیب و صد البته مسخره ای رو ، رو کردن 
اونها یه خوناشام نه نه تصحیح میکنم یه نیمه خوناشام هستن و من هم قراره به زودی مثل اونا بشم 
ترسناک به نظر میاد یا شایدم جالب نمیدونم شما جزع کدوم دسته افرادین کسایی که مثل من معمولی بودن رو ترجیه میدن یا کسایی که مثل جئون جونگ کوک پسر عجیب و صد البته ترسناک مدرسه دوست دارین جایه من باشین البته اون چیزی از مورد نمیدونه البته فعلا...

جونگ کوک 
یه جادوگر سیاه که هیج فرقی با یه جادوگر سفید کیوت نداره اما همه ی ادما خاکسترین چه برسه به کسی که میتونه جادوی سیاه رو اجرا کنه....

در حال اپ 
کاپل : تهکوک ، یونمین  ، نامجین

من این داستان رو از مجموعه یه وبلاگ خوناشام اثر پیت جانسون که مجموعه یه مورد علاقمه الهام گرفتم البته قراره با اون فرق داشته باشه همونطور که گفتم من اینو فقط الهام گرفتم و قرار نیست عین اون باشه شاید تمش اون حالتی یا بعضی از سکانساش ربطی به اون داشته باشه ولی جمعا متفاوته 

#tehkok #kokv #yonmin  #namjin #vkok
All Rights Reserved
Sign up to add I do not want to be the vampire to your library and receive updates
or
#10vkok
Content Guidelines
You may also like
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
35 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
Damon/رام کردن by Lomara_926
20 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
^^ KookV short stories ^^ cover
𝗔𝗹𝗶𝗲𝗻 [ 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 ] cover
𝕄𝕪 𝕙𝕠𝕥 𝕟𝕦𝕣𝕤𝕖🫂🦋 cover
RED HOUR | VKOOK ✔️ cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
Damon/رام کردن cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
Atonement / تاوان cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover

^^ KookV short stories ^^

31 parts Ongoing

☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT