· ͟͟͞͞➳❥ 𝔸𝕗𝕥𝕖𝕣 𝕐𝕠𝕦(complete)
  • Reads 8,109
  • Votes 1,642
  • Parts 31
  • Reads 8,109
  • Votes 1,642
  • Parts 31
Complete, First published Aug 21, 2021
Mature
وضعیت : پایان یافته ☀️🌻
کاپل ها : میوگالف ، برایت وین  🧩
کاپل های فرعی : جاس لوک ، آف گان ، کائو آپ🧸

پسر بچه ای با لباسی بلند و شلواری که تا روی دمپاییش اومده بود و کنار پایه برق نشسته بود و گریه میکرد تا چشمش به بستنیم خورد چشاش برق زد 
و انگار زندگیمون از نو شروع شد بعد از اون پسر بچه  همه چی تغییر کرد 
قسمتی از داستان : 
+ انقد اذیت نکن بچه سرتق دست از سرم بردار...
_ تو که از من خوشت نمیاد ... پس چِلا میزالی  که من شیکش کَپ هاتو ببینم ؟؟ 
و سکوت تنها جواب برای پسرک بود .... 


امیدوارم از این فیکشن خوشتون بیادددد😇😇
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add · ͟͟͞͞➳❥ 𝔸𝕗𝕥𝕖𝕣 𝕐𝕠𝕦(complete) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Kim Sehun by FictionaryNotes
8 parts Complete
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
17 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
「𝗝𝗜𝗡𝗫」 cover
¦ MY CUTE BOY ¦☆ cover
His Human cover
⊰ ONE ⊱  🔅ChanBaek,SeKai🔅 cover
papa wolf and Puppy 🐶 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Kim Sehun cover
dear (عزیز کرده) cover
The Smell Of You (KookV) cover
yuri on ice  cover

「𝗝𝗜𝗡𝗫」

26 parts Ongoing

من بیون بکهیونم، امگایی که با نحسی متولد شد! -روز تولدم پدرم فهمید جفت حقیقی عزیزش بهش خیانت کرده از کجا فهمید؟ خب خیلیم سخت نبود چون رایحه من با همه امگاها متفاوت بود وانیل و توت‌فرنگی درسته، پدر من یه بتای مجهوله و من یه امگا با رایحه نحس وانیلم! •Couples: Chanbaek-Sekai •Genre: Omegavrese-Drama-Romance-Historical