چانیول یه وکیل خوش قلب و مهربونه که از پس پروندههای زیادی بر اومده. اون در واقع هیچوقت فکرشو نمیکرد تو پاریس، عاشق مردی بشه که فقط یه گارسون تو رستوران سِپتیم پاریسه و دختری داره که به جز براورده کردن آرزوهاش، به چیز دیگهای توجه نمیکنه.
~~~~~~~~~~~~~~~~
- یول؟
- بله عزیزم؟
- من پدر مزخرفیم. من باید قهرمان بِل می شدم ولی حالا اینجام و به تو نیاز پیدا کردم.
- بکهیون، تو قوی هستی. تو به من نیاز نداری. تو بیدلیل لبخند میزنی، با فلوتزنهای ریوالی میرقصی و حرفهایی میزنی که من رو فقط بیشتر به وجودت وابسته میکنه.
تو هر روز بل رو بغل میکنی، بهش میخندی و تمام تلاشت رو میکنی تا آرزوهاش رو براورده کنی. تو یه قهرمانی. قهرمان زندگی دخترت. میدونی، مردم عاشق قهرمانهان. پس به من هم حق بده که عاشقت باشم.
Fiction Name: Lost in Paris
Genre: Romantic, Drama, Slice of life, R
Couple: Chanbaek~
Status: Complete✅
Start [21th Agust, 2021]
Ending [31th Dec, 2021]
Word Count: 310,000
By Evie Frye~
🔥ژانر: رمنس، انگست، زندگی روزمره
بکهیون تمام زندگیش، آجر به آجر دیواری از گریز و ترس از بخشیدن خودش روی هم چید.
هیچوقت نفهمید که چانیول، کی دیوار خودش رو خراب کرد تا بتونه وارد دنیای اون بشه.
و هیچوقت نفهمید از کی داشت به چانیول درد میداد تا در عوض درمون بشه.
اما مهم نبود.
هیچوقت مهم نیست...
بکهیون ژورنالیست و نویسندهی نه چندان معروف و چانیول برنامهنویس درونگرا و نابغهایه که سالها همدیگه رو میشناسن اما به دلایلی شروع به "شناختن" هم میکنن.
⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥
هر کامنت یه لبخند بزرگ روی لب نویسنده.
از اونجایی که روز مشخصی برای آپ نداریم، فالو کنید تا هربار که پارت جدید آپ شد خبر دار بشید.
شاد باشید و شادی آفرین.🥂
محدوده سنی رعایت بشه.🔞
Daily: