Jeon Family | KookJin
  • GELESEN 1,820
  • Stimmen 284
  • Teile 2
  • GELESEN 1,820
  • Stimmen 284
  • Teile 2
Laufend, Zuerst veröffentlicht Aug. 31, 2021
"با گذشت پنج سال از زندگیشون در نروژ، دلتنگی باز هم سراسر وجودش رو در بر میگرفت!
کم حرفی نبود، برای باهم بودن و داشتن خانواده سه نفرشون باید قید خیلی چیز هارو میزدن!
خانوادش، کشورش، دوستاش...
ولی به هیچ وجه احساس پشیمونی نمیکرد؛ حضور جونگ‌کوک برای جبران همه ی این دلتنگی ها کافی بود.
با وجود سرمایه ی کمی که با خودشون به اون کشور اورده بودن سخت تلاش کردن تا بتونن صاحب یک ساختمون دو طبقه تو اوسلو بشن، طبقه اول کافه و طبقه بالا یه خونه نقلی برای سه تاییشون بود.
فضای دنج کافشون رو دوست داشت...
عاشق عصرهایی بود که برای جونگکوک و سوکجونگ، پسر کوچیکشون کیک میپخت و همسر و فرزندش تمام مدت به کارهاش خیره میشدن و اخر سر بخاطر خوشمزگی همیشگی کیک هاش تحسینش میکردند!
لبخند شیرین فرزندشون و خنده های جونگ‌کوک تنها دلیل خوشحالی جین بود!"

...

کاپل: کوکجین
ژانر: رمنس، فلاف، اسمات، قسمتی از زندگی

Writers: Jina, Vill

- پایان یافته -
Alle Rechte vorbehalten
Melden Sie sich an und fügen Sie Jeon Family | KookJin zu deiner Bibliothek hinzuzufügen und Updates zu erhalten
oder
#641romance
Inhaltsrichtlinien
Vielleicht gefällt dir auch
Damon/رام کردن von Lomara_926
20 Kapitel Laufend
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) von Dreamer066
35 Kapitel Laufend
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
Vielleicht gefällt dir auch
Slide 1 of 10
^^ KookV short stories ^^ cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
Damon/رام کردن cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
RED HOUR | VKOOK ✔️ cover
𝕄𝕪 𝕙𝕠𝕥 𝕟𝕦𝕣𝕤𝕖🫂🦋 cover

^^ KookV short stories ^^

30 Kapitel Laufend

☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT