اصطلاح آزادسازی مالی برای مجموعهای از اقدامات، مانند استقلال بانک مرکزی از دولت؛ آزادی کامل حرکت سرمايه مالی به درون و بيرون از اقتصاد، که به معنی قابليت تبديل کامل ارز است؛ رها کردن «بخش ترجيجی» در اعطای وام؛ پايان دادن به طرحهای دولتی تحميل نرخهای متفاوت بهره، آزادسازی نرخ بهره؛ آزادی کامل بانکها در دنبال کردن سود بدون موانعی که رهنمودهای دولت ايجاد میکنند؛ رفع محدوديتها از مالکيت بانکها، که به معنی غيرملی کردن، مالکيت خارجی کامل، و پايان «حد نصاب رأی» است و غيره بکار برده میشود.