𝐴𝑁𝐻𝐸𝐷𝑂𝑁𝐼𝐴 , {𝐶𝒉𝑎𝑛𝑔𝑙𝑖𝑥 \ 𝐶𝒉𝑎𝑛𝒉𝑜}
  • Reads 22,704
  • Votes 4,619
  • Parts 53
  • Reads 22,704
  • Votes 4,619
  • Parts 53
Ongoing, First published Sep 03, 2021
👥 پایان فصل اول.
شروع فصل دوم.

شده تاحالا چشم بازکنی و حس کنی تو جایگاه خودت نیستی؟
من چنین حسی داشتم.
وقتی چشم باز کردم دیگه پسر بابام نبودم، دیگه لازم نبود هر روز صبح کوله پشتی قرمز رنگم رو روی دوشم بندازم و به طرف مدرسه حرکت کنم.
دنیای جدید، زندگی جدید، خانواده ی جدید...

ولی یه چیزی سرجاش نبود؛
با چشمهام برادر مهربونم رو میدیدم و از داشتنش خوشحال بودم
اما وقتی سیاهی شب روی تن و بدن اتاقم خیمه میزد، خاطرات خاکستری رنگی که به دست فراموشی سپرده بودم هجوم کوبنده ی خودشون رو شروع میکردن
اون لحظه بود که حس میکردم یه چیزی سرجاش نیست!
اون یه چیز...
شاید هویتم بود؟

- فلیکس بنگ.

" _میشه اینجوری نخندی؟ باعث میشه قلبم درد بگیره...من دلم میخواد لبخندات پر از حس های قشنگ مثل پر زدن پروانه ها تو یه روز افتابی باشه.
_ پروانه های من خیلی وقته که توی پیله گیر کردن..."
𓂃𓏲࣪ .˖࣪១
"انهدونیا یعنی از دست دادن علاقه و لذتت به تمام کارهایی که روزی دوستشون داشتی؛ این احساس که دیگه اهمیت نمی‌دی."
-Anhedonia

Couple : Changlix / Chanho
Genre : Romance /Angst / Mysterious / psychologic


●●●●

خلاصه‌ی فصل دوم:
مینهو و کریس به همراه دنیل و هیونجین برای ازدواج به ایتالیا رفتن، چی میشه اگه خیلی اتفاقی پاشون به مافیای ایتالیا باز بشه و راز مخفی دنیل لو بره...؟
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐴𝑁𝐻𝐸𝐷𝑂𝑁𝐼𝐴 , {𝐶𝒉𝑎𝑛𝑔𝑙𝑖𝑥 \ 𝐶𝒉𝑎𝑛𝒉𝑜} to your library and receive updates
or
#121mystery
Content Guidelines
You may also like
القهار والكف الأسود by zainab_ali1
21 parts Ongoing
فزيت من نومي مرعوبة جلست نفسي على فراشي الهث وكأني ماگدر اخذ نفس متعرقة وجسمي كله يرتعد ويرعش بصورة غريبة وبرودة شديدة سرت بجسمي وقشعريرة رددت - كابوس الحمد لله كابوس... نهضت مسرعة اركض شغلت الأضويه بالغرفه ودرت وجهي فتحت عيوني على وسعهم بصدمة وفزع لااا تخبلت هاي شديصير ، الجثة المكفنة الي جان حاملينها المخلوقات الغريبة كاعدة على كرسي كبالي بوسط غرفتي وهي هامدة ... لحظات و بدأت تتحرك وتتلوه محاولة تخليص نفسها من الكفن المحكم عليها بشدة والأشخاص واكفين يمها جمد الدم بعروگي من طلع صوت منها و بدأت تحجي وتردد ( كل شي امام عينكِ لا ينافي المنطق هو وهم وكل شي غريب ومنافي للمنطق هو الحقيقة ) كفٌّ أَسوَد على العالم يَسُود جَبَّار شَقِي مِن بَنِي اليهود حَتَّى اِهتدَى إِلى طريق الواحد المعْبود صَاحِب الشُّرور والْغرور لَمُّ اَلبَث معه إِلَّا شُهُور يَحمِل بِداخِله لَعنَة مرضًا أَزلِي بَيْن يديْه زَهقَت رُوحيٍّ وَجَاء أَجلِي حَتَّى علَا صَوْت اليقَظة بِداخِلي هُويتْ ... مِن سِمهِ اِرْتوَيْت تمَردتُ تَجبرَتُ وتعاليْت ثُمَّ بِأعْلى صوْتًا ناديْت ... #اثارة#غموض#تشويق #بقلـم:زينب علي ♥️
You may also like
Slide 1 of 10
🔹أنا لهاَ شَمس🔹 cover
القهار والكف الأسود cover
جبران العشق cover
𝐔𝐧𝐭𝐨𝐮𝐜𝐡𝐚𝐛𝐥𝐞 cover
البيبرس  cover
بحر ثائر بقلم آية العربي  cover
حين يرن الهاتف  (مكتملة) cover
شظايا قلوب محترقة cover
ياوليف الرُوح ياحلو الوصايف cover
السمراء وصاحب العكازة cover

🔹أنا لهاَ شَمس🔹

77 parts Complete

🔹أنا لها شمس🔹 دوائر مُفرغة،بتُ أشعرُ أني تائهة داخل دوائر مُغلقة الإحْكَام حيثُ لا مَفَرّ ولا إِدْبَار،كلما سعيتُ وحاولت البُزُغُ منها والنأيُ بحالي،إِسْتَنْبَطتُ أني عُدتُ لنقطة البداية لأكتشف من جديد أنَ لا مفر ولا نهاية. أنا لها شمس