• توضیحات داستان:
❞ من برات خطرناکم. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝
سریر مقدس. داستانی دربارهی انتقامهای خونین، قلبهای آتشین و بوسههای زهرآگین.
شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سالهاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکهی زیبا ولی نادان کاملور نقشهی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزادهی طرد شده را به عنوان فرماندهی ارتشش بر میگزیند.
حالا، او در اسارت دروغهاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغها هر لحظه تنگتر میشود...
BxG
من فقط میخواستم انتقام گذشته ی سختم رو بگیرم اما این انتقام به چه قیمت بود؟به قیمت لمس دوباره ی عذاب هام؟
چرا این داستان پیچیدگی عشق و نفرت رو در دلم بوجود اورد تا کی توان مقاومت دارم؟
.
.
قسمتی از فیک:
پلکهام رو از هم باز کردم که توی همون لحظه نفس های گرمش کنار گوشم لرزی رو به بدنم انداخت،با یه لحن تمسخر امیز گفت:هه فکر کنم تا اینجا گرفته باشی دنیا دست کیه دیگه؟اینبار از این رفتارت گذشتم اما دفعه ی بعد اگر سعی کنی به خودت اسیب بزنی یا هر کاری خلاف میل من انجام بدی، جزاشو میبینی
با تموم شدن جملش از روم بلند شد و بدون هیچ حرف یا چیز دیگه ای مستقیم سمت در رفت و ازاتاق خارج شد،با بغض به مسیر رفتنش خیره شدم و بعدش خودم رو به پهلو خوابوندم و زانو هام رو توی شکمم جمع کردم،اروم و بیصدا شروع کردم به گریه کردن:چرا بازم این اتفاقا داره برام میافته چرا گیر یه حیوون دیگه افتادم؟یعنی هنوز مجازاتم تموم نشده؟چرا اخه؟؟؟
.
.
[چشیدن دوبارهی گذشته]
ژانر:مافیایی،اکشن،جنایی،معمایی،عاشقانه،ارباب برده ای،انگست
کاپل ها: لیزکوک،تهنی،جیرز،جینسو
شخصیت ها:بی تی اس،بلک پینک،کیپاپ،ساخته ی ذهن نویسنده
وضعیت:( تمام شده)
#لیزکوک #تهنی #جیرز #جینسو #بلکتن #بی_تی_اس #بلک_پینک