Story cover for برادر دوست داشتنی من💙 by yas_exo_l_
برادر دوست داشتنی من💙
  • WpView
    Reads 9,395
  • WpVote
    Votes 2,450
  • WpPart
    Parts 43
  • WpView
    Reads 9,395
  • WpVote
    Votes 2,450
  • WpPart
    Parts 43
Ongoing, First published Sep 08, 2021
اسم فیک: برادر دوست داشتنی من💙
۔
کاپل: سولی ، کریسہو 🐑🐰🐉
۔
ژانر: روزمرہ ، رومنس ، اسمات ، طنز ، کمی مدرسہ ای
۔
وضعیت: پایان یافتہ
۔
سوھوی 17 سالہ کہ پسری زیبا و بازیگوشِ یہ روز با تنہا عضو خانوادش ینی پدر میلیونرش بہ عمارت آقای وو دوست صمیمی پدرش کہ دو پسر بہ نام کریس و لی دارہ و در چین واقع شدہ میرہ اما با اتفاقی ناگہانی پدرش رو از دست میدہ و مجبور میشہ کہ تا رسیدن بہ سن 18 سالگی در پرورشگاہ زندگی کنہ اما آقای وو بخاطر دوستی دیرینش با پدر سوھو اون رو بہ فرزند خوندگی قبول میکنہ و بہ عمارت خودش میبرہ تا از این بہ بعد سوھو بہ عنوان برادر کوچیک تر لی و کریس در اونجا زندگی کنہ اما آقای وو خبر ندارہ کہ ھر دو پسرِ جوانش دلباختہ ی بردار ناتنی خود شدن و برای بردن دل اون در جدالند

༺ ‌⃟❄ ‌⃟  Y开S
All Rights Reserved
Sign up to add برادر دوست داشتنی من💙 to your library and receive updates
or
#10لی
Content Guidelines
You may also like
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
48 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
ORPHIC || ☆ جاودانه ی آزاد ☆ by Adrinaaliyari
48 parts Ongoing
🌹ووت و کامنت مابین داستان فراموش نشه🌹 ⛔ هرگونه کپی و تغییر دادن، بازگردانی با یه کاپل دیگه در فیکشنم، اکیدا ممنوع است! ⛔ ♕[ در حال آپ]♕ ♕[ نویسنده: Adrina Aliyari]♕ ♕[ هپی اند ]♕ **** جئون جونگ‌کوک، تتوآریست خشن و مرموز 27 ساله، در شهری دورافتاده، زندگی ساده‌ای داره-تنها، بدون دردسر، تا اینکه کیم تهیونگ، پسری 26 ساله، استیصال‌زده که از مراسم عروسی‌اش فرار کرده، به شکل غیرمنتظره‌ای وارد زندگی‌اش می‌شه. تهیونگ نه تنها ماشینش گم می‌شه، بلکه باید از دختربچه ی 13 ساله‌ای به اسم سون سورا مراقبت کنه-کسی که تا حالا وجودش رو نمی‌دونسته. تحمل مشکلات و حضور تهیونگ برای جونگ‌کوک دشواره؛ مردی که پیچیدگی‌ها رو دوست نداره، مخصوصاً از نوع احساسی‌ش. بااین‌حال، وقتی دردهای گذشته‌ی تهیونگ یکی‌یکی آشکار می‌شن، جونگ‌کوک نمی‌تونه بی‌تفاوت بمونه؛ هم به خاطر تهیونگ، هم به خاطر اون دختر بچه که ناگهان زندگیش رو تغییر داده. رابطه‌اشون مثل یه بالانس ظریف بین خشم و دلسوزی، سکوت و سکوت‌های پرمعنا، امنیت و زخمی عمیق رشد می‌کنه. جونگ‌کوک سنگینی زخم‌ها و این خشونت پنهان رو پشت خودش پنهان می‌کنه-تا وقتی رسیدن تهیونگ به نقطه‌ای از درد، باعث می‌شه همه‌چیز بشکنه.... آینده ی اونها چطور پیش میره؟!... *** کاپل: کوکوی.
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
42 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. وضعیت: پایان یافته name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:1404/8/9 #vkook #Yoonmin #romance
You may also like
Slide 1 of 10
Amygdala  cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
My Sin cover
𝐅𝐚𝐤𝐞𝐜𝐡𝐚𝐭•𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 cover
ll KookV ll cover
"HALF BROTHER" cover
ORPHIC || ☆ جاودانه ی آزاد ☆ cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
Arranged marriage cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover

Amygdala

27 parts Ongoing

❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبوری "هیونگ" صداش بزنی . و اینه داستان عشق من به پسر عموم ، تهیونگ . ___________________________________________ Main couple : Taekook | Vkook Secondary couple : yoonmin Genre : Romance , angst , action , smut Start : 2023 summer End : No one knows Author : Victor