بذار بهت نزدیک بشم مطمئنم چشمهای سردت از پشت این قشر یخی اطراف رو مبهم میبینه. اجازه بده بهت نشون بدم دنیا میتونه چقدر گرم و قشنگ باشه. قول میدم که گرمای دست من قلب یخ زدهات رو التیام بده. اصلا چرا سرما رو دور کنیم؟ شاید من باید مثل تو منجمد بشم. قلبم میتونه در کنار دل کوچیکت فریز بشه. تو خبر نداری اما یادداشت هایی که هر روز برات مینویسم نشون میده ذهنم تماماً درگیرته، قلبم که هر بار بعد از دیدنت بی قراری میکنه مدرکی برای اثبات اینکه دلم هم بردهات شده؛ پس جسم هم مال تو! بیا... بذار بهت نزدیک بشم. میبینی؟ با اینکه من رو نمیشناسی اما تمام من مال توعه. .کلاسیک .یادداشت .عاشقانه .هپی اند ~کوکمین~ ←اتمام یافته→ بیقرار در انتظار خوانده شدن توسط نگاه عاشق شما...♡