Can You Hold Me?
  • Reads 11,638
  • Votes 2,477
  • Parts 26
  • Reads 11,638
  • Votes 2,477
  • Parts 26
Ongoing, First published Sep 12, 2021
خلاصه: ییبو و ژان با هم نامزد بودن... ولی ییبو به خاطر یه امگای دیگه نامزدی‌شون رو بهم می‌زنه و قلب ژان رو می‌شکنه... و حالا بعد از چند سال دوباره همو ملاقات می‌کنن...

ژانر: امگاورس، درام، عاشقانه، اسلایس آف لایف 
کاپل: ییژان
All Rights Reserved
Sign up to add Can You Hold Me? to your library and receive updates
or
#4ایرانی
Content Guidelines
You may also like
𓂃Elysian⋱ by Veronikanoir
10 parts Complete
اِلیسیـان ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: ماورایی، رومنس، انگست، فانتزی، ماجراجویی، اسمات ⨳ کانال: 𝗎𝗄︎𝗂𝗒𝗈𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🕯 خلاصه ای از داستان: موران بعد از شنیدن افسانه‌ی «اِلیسیان» از زبان گابریل کتاب‌دارِ کاخ، درمورد این اسم کنجکاو می‌شه. اما درست زمانی که داره دنبال معنای قایم شده پشت این اسم می‌گرده، با حقیقتی درمورد زندگی خودش رو به رو می‌شه! 🧚🏻برشی از داستـــان: جان کمربندی که دستش بود رو بالا آورد و لبخند کجی زد "بلد نیستم ببندمش!" ییبو جلو رفت و وارد اتاق شد "همم..." کمربند رو از دستش گرفت و پشت سرش ایستاد. دست‌هاش رو جلوی شکمش برد و کمربند رو روی لباسش تنظیم کرد "اونجا کی برات کمربندتو می‌بست؟" جان لبخند بامزه‌ای زد و انگشت‌هاش رو روی پیشونیش کشید "خب خدمت‌کارا و اکثراً آریان این‌کارو برام انجام می‌داد..." ییبو بعد از شنیدن آخر جمله‌ش فشاری به کمربند وارد کرد که ناخودآگاه "آخی" از بین لب‌های جان خارج شد. بعد از تموم کردن کارش، عقب اومد "تموم شد..."
MY LITTLE MIRACLE by NOVA-NE
85 parts Complete
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟
You may also like
Slide 1 of 10
𓂃Elysian⋱ cover
𝐓𝐇𝐄 𝐆𝐎𝐃𝐅𝐀𝐓𝐇𝐄𝐑 𝐒𝟏, 𝟐 cover
IM ALFA S2 (bjyx)✔️ cover
MY LITTLE MIRACLE cover
➤𝑺𝒄𝒊𝒏𝒕𝒊𝒍𝒍𝒂 cover
4427 cover
seven⁷ cover
جنون عشق  cover
My Dad(بابای من) _ Mini Fiction  cover
fox cover

𓂃Elysian⋱

10 parts Complete

اِلیسیـان ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: ماورایی، رومنس، انگست، فانتزی، ماجراجویی، اسمات ⨳ کانال: 𝗎𝗄︎𝗂𝗒𝗈𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🕯 خلاصه ای از داستان: موران بعد از شنیدن افسانه‌ی «اِلیسیان» از زبان گابریل کتاب‌دارِ کاخ، درمورد این اسم کنجکاو می‌شه. اما درست زمانی که داره دنبال معنای قایم شده پشت این اسم می‌گرده، با حقیقتی درمورد زندگی خودش رو به رو می‌شه! 🧚🏻برشی از داستـــان: جان کمربندی که دستش بود رو بالا آورد و لبخند کجی زد "بلد نیستم ببندمش!" ییبو جلو رفت و وارد اتاق شد "همم..." کمربند رو از دستش گرفت و پشت سرش ایستاد. دست‌هاش رو جلوی شکمش برد و کمربند رو روی لباسش تنظیم کرد "اونجا کی برات کمربندتو می‌بست؟" جان لبخند بامزه‌ای زد و انگشت‌هاش رو روی پیشونیش کشید "خب خدمت‌کارا و اکثراً آریان این‌کارو برام انجام می‌داد..." ییبو بعد از شنیدن آخر جمله‌ش فشاری به کمربند وارد کرد که ناخودآگاه "آخی" از بین لب‌های جان خارج شد. بعد از تموم کردن کارش، عقب اومد "تموم شد..."