Story cover for 𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐢𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 by IHOM_Z
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐢𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞
  • WpView
    Reads 14,812
  • WpVote
    Votes 3,354
  • WpPart
    Parts 33
  • WpView
    Reads 14,812
  • WpVote
    Votes 3,354
  • WpPart
    Parts 33
Ongoing, First published Sep 19, 2021
[ 𝐨𝐧 𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 ]

انگار شعله‌های جهنم خاموش شده بود؛ سوز سرما به صورتش سیلی می‌زد و تنش رو میلرزوند. هر چه جلوتر میرفت به درستی مسیرش بیشتر شک می‌کرد. هیچ اثری از تابلوی راهنما نبود. تنها چیزی که قدم‌هاش رو متوقف نمی‌کرد، رد لاستیک‌هایی بود که هنوز ادامه داشت.
بعد از مدتی راه رفتن مقابل دری فلزی با خزه‌‌ها و پیچک‌های سرخی که به ذهنش هم نمیرسید با خون رشد کردند، رسید. چشم‌های یونگی با دیدن عمارت روبه‌روش گرد شد. نمای عمارت شبیه تکه ابر سیاهی بود که خودش رو توی آسمون لاجوردی جا کرده. همه چیز عجیب بنظر میومد و این تردیدش رو بیشتر می‌کرد. گزینه‌های زیادی برای انتخاب نداشت. در رو کمی هل داد. دری که بنظر میومد از قبل باز بوده به راحتی‌ باز شد. یونگی فکر می‌کرد انتظار هر چیزی رو داره، حتی خفاش‌ها اما منظورش از هر چیزی یه عمارت مجلل با ارباب خوناشامی که زندگیش رو تغییر میده نبود.

«فکر میکنم باید بادم زمینی صدات بزنم.»
«چرا؟!»
«چون بهش حساسیت دارم.»

᭧ 𝐒𝐨𝐩𝐞 | 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐬𝐞𝐨𝐤 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐠𝐢 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧
᭧ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐕𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 | 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 | 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 | 𝐒𝐦𝐮𝐭
᭧ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐈𝐇𝐎𝐌_𝐙
᭧ 𝐁𝐨𝐫𝐧:【2021/9/18】
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐢𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 to your library and receive updates
or
#58یونسوک
Content Guidelines
You may also like
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
75 parts Complete
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by Iyeseulkim2000
62 parts Complete
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای به لب پایینش خورد و تلخی مزه اش را حتی نچشیده حس کرد. نقره؟ زنجیر نقره؟ لحظه ای فقط سرش را عقب برد و زنجیر را قاپید. کشید و کند تا کناری پرت کند و به کارش ادامه بدهد که با دیدن صلیب کوچک آویزان بر رویش وحشت کرد. همان یک گاز و یک مکش! مردک وحشی مدالش را از گردنش کند و عقب دوید و او که هم از ترس هم از درد و ضعف توان ایستادن نداشت پای دیوار افتاد. متجاوز عقب عقب رفت و در تاریکی گم شد. یعنی خواسته اش آن زنجیر ساده و ارزان بود یا با دیدن صلیب از تجاوز کردن به او منصرف شده بود؟ اما نه این شروع تجاوز احتمالی نبود که...با ترس دست به زخم گردنش کشید و نوک انگشتانش را در آن تاریکی آزار دهنده نگاه کرد. خون؟! ─── ・ 。゚⊛: *.🩸.* :⊛゚。・─── ⋮🩸🍷𝗙𝗶𝗰 𝗡𝗮𝗺𝗲 ⇒ بوسه ی سمی ⋮🩸🍷𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲𝘀 ⇒ کوکوی، سپ، یونمین ⋮🩸🍷𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 ⇒ سوپرنچرال، خون آشامی، اسمات، خشن ⋮🩸🍷𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 ⇒ امی وسترن (@theamywestern) ⋮🩸🍷𝗘𝗱𝗶𝘁𝗼𝗿 ⇒ یسول کیم ⋮🩸🍷𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 & 𝗘𝗻𝗱 𝗗𝗮𝘁𝗲 ⇒ 24 Oct 2020 ~ 21 Sep 2022
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 ﴾KV﴿ by vk_00_kv
29 parts Ongoing
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ﴾کامل شده﴿ ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن زندگیشون میشه.... - دستم باز کن چرا منو به تخت بستی... ا.. او..اون... چـ..چیه؟؟؟؟ 🔞🔞 اهه درش بیـ..ار... در..درد دارهههه.... + صدای ناله هات چه گوشنوازه .. + اگر بخوام همین الان ببوسمت ، چه کسی میتونه جلومو بگیره ته ..؟! - کوکی تو اون رو .. اون رو ...ب..بوسیدی ؟! با مروارید سرخ همراه باشید چون قراره کلی اتفاقات مختلف برای ته و دوستانش رخ بده.... ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ➣ روزهای آپ : پایان یافته . ➣ تعداد کل پارت‌ها : 25 ✞ 𝔜𝔬𝔲 𝔞𝔯𝔢 𝔟𝔢𝔞𝔲𝔱𝔦𝔣𝔲𝔩 𝔞𝔫𝔡 𝔭𝔩𝔢𝔞𝔰𝔞𝔫𝔱 𝔩𝔦𝔨𝔢 𝔞 𝔯𝔢𝔡 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 𝔦𝔫 𝔱𝔥𝔢 𝔟𝔩𝔲𝔢 𝔰𝔢𝔞. ❍ 𝔱𝔥𝔢 𝔴𝔯𝔦𝔱𝔢𝔯 : 𝔜𝔲𝔫𝔞 𝔎𝔞𝔭𝔢𝔩𝔩 : 𝔨𝔬𝔬𝔨𝔳 𝔤𝔢𝔫𝔯𝔢 : 𝔰𝔪𝔲𝔱 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔱𝔦𝔠 , 𝔙𝔞𝔪𝔭𝔦𝔯𝔢 , 𝔰𝔠𝔞𝔯𝔶 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔠𝔢 , . . . 𝔖𝔱𝔞𝔱𝔲𝔰: 𝔉𝔦𝔫𝔦𝔰𝔥𝔢𝔡
ENCOUNTER by ukiyostory
52 parts Complete
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original
You may also like
Slide 1 of 10
Bound by blood / yizhan (translate)  cover
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 cover
 A boy made of ice  cover
‌   𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️ cover
『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 cover
bloody Werewolf [ Chanmin ] cover
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 ﴾KV﴿ cover
ENCOUNTER cover
FREEZ🍼 cover

Bound by blood / yizhan (translate)

46 parts Ongoing

ییبو با پوزخند روی صورتش گفت *مشتاق کشته شدن* جان همراه با لبخندش گفت*نه بدون دعوا* **** ییبو خون اشامی که توی کافی شاپی که توسط یک زوج پیر اداره میشه کار میکنه و بخاطر شخصیت خون اشامی که داره قلب و بدنش به اون اجازه نمیده از نظر رابطه ی عاطفی و جنسی خودش رو وابسته ی کسی کنه. اما خب همیشه یه استثناهایی وجود داره :) مشتری که تا به حال به اون کافی شاپ نرفته بود و توی یه شب طوفانی از ناکجا اباد ظاهر میشه ... شیائوجان شکارچی خون اشامی که باهوش اما خیلی بی پرواست... #1 mystery #1 paranormal *** نویسنده : @MKAT_toor مترجم: Hanna ژانر : ومپایری، مرموز، اسمات متوقف شده ...