falling in darkness
  • Reads 580
  • Votes 130
  • Parts 6
  • Reads 580
  • Votes 130
  • Parts 6
Ongoing, First published Sep 20, 2021
سال 1876 مسکو ، روسيه 
میون کاغذ های نت و کلاویه های پیانو و سرگردون تو تالار بولشوی 
گاهی مست و گاهی هشیار 
گم شده در روح تو خالی اش 
به دنبال الهام 
_____________________________________
سال 1876 مسکو روسیه 
پودر های گریم و کفش های باله 
 صدای تماشاچیان و همهمه رقاصان 
نمایشنامه های تکراری 
به دنبال سیراب کردن جسم و روح تشنه اش 

_____________________________________

_مدت زیادی به دنبالت گشتم ، اما حالا که پیدایت کردم نمیتونم نت ها و قطعات رو در وصف زیباییت تنظیم کنم 

+پس آنقدر خواهم رقصید تا همه رو به خاطر بسپاری 

_____________________________________

عشقی فراموش شده ...
فریاد های کمک ...
هشدار هایی از دنیایی دیگر ...
و یونگی که سعی در فهمیدن نشانه ها دارد ...
 و اینجاست که نقطه پیدایش دریاچه قو و خواب های طلایی آغاز می‌شود 


سقوط در تاریکی 
کاپل : سپ 
ژانر : کلاسیک ،  رومنس ، انگست ، راز آلود،  دنیای موازی
All Rights Reserved
Sign up to add falling in darkness to your library and receive updates
or
#254سپ
Content Guidelines
You may also like
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
Sweet Gambling💲 cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover

🚷 MY RED BALLERINA🚷

118 parts Ongoing

#MY_RED_BALLERINA🫀 اطلس بزرگ ترین تاجر ، صادر کننده و کلکسیونر فرش های اصیل و کمیاب ایرانی تو خاورمیا و اروپاست مردی که یه دختر چهار ساله شیرین زبون داره و واسش هرکاری می کنه اِرمیا پسر مهربون و آرومی که عاشق رقصیدن و بچه هاست و معلم باله ست اطلس اِرمیارو با پیشنهاد خواهر کوچیکش به عنوان مربی شخصی دخترش استخدام می کنه همه چیز آروم تا وقتی که اطلس اِرمیارو تو لباس باله مشکی می بینه و تو نگاه اول تموم سلولای بدنش تحریک میشن اطلسی که زنش بخاطر سرد بودن ازش جدا شده مثل یه گرگ وحشیو گرسنه میوفته به جون اِرمیا و اونو تمام و کمال واسه خودش می خواد...... ژانر : گی.درام.بزرگسالانه.خشن.اروتیک💥🔞 به قلم رزی😈