Mystical
  • Reads 2,286
  • Votes 366
  • Parts 82
  • Reads 2,286
  • Votes 366
  • Parts 82
Ongoing, First published Sep 25, 2021
افسانه ای

به کره ای:신비

نویسنده و طراح:Van.j

مترجم و ادیتور:Tania Kh 

ژانر:تخیلی،سوپرنچرال،عاشقانه

توضیحات:جیمین همیشه عاشق نقاشی کشیدن بود ولی رویای نقاش شدن از زمان مرگ مادرش متوقف شد.اون به منظور مستقل شدن و تمرکز روی هنرش،به خونه خالی مامان بزرگ کنار اقیانوس نقل مکان میکنه.
اون اونجا بزرگترین شگفتی زندگیش رو ملاقات میکنه،یه موجود افسانه ای دریایی بدون هیچ خاطره ای از گذشته اش.حالا این به جیمین بستگی داره که بهش کمک کنه اونچه رو که اون فراموش کرده کشف کنه.
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Mystical to your library and receive updates
or
#27boy×girl
Content Guidelines
You may also like
ENCOUNTER by ukiyostory
52 parts Complete
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original
TOUCH OF THE POOR by CAFEVKOOK
44 parts Complete
🥀🌪 دو تا آدم، از دو تا دنیای کاملا مختلف. یکی درحال زندگی کردن، اون‌یکی فقط دنبال زنده موندن. جئون جانگ کوک، معاون شرکت اتومبیل JK، دوست داره همه رو زیر کنترل خودش بگیره، و تا حالا موفق هم بوده و فکر میکنه از این به بعدم خواهد بود چون یه آدم ثروتمنده و همه پول رو می پرستن. حالا چی میشه اگه یه آدمی مثل تهیونگ که از آدمای پولدار متنفره وارد زندگیش شه و اون...عاشقش شه؟ قسمتی از فیکشن🔥: تهیونگ وارد جکوزی شد و آروم به سمت جانگ کوک خزید. دست هاش رو دور گردن پسر کوچیکتر حلقه کرد و روی پاهاش نشست. پاهای برهنه ش رو دور کمر برهنه کوک پیچید. جانگ کوک بغلش کرد و به خودش نزدیک ترش کرد.صورتش رو توی گودی گردن پسر دفن کرد. بوسه های شیرینی روی گردنش نشوند و کم کم به سمت لب هاش پیش رفت. لب هاش جلوی لب های تهیونگ معلق موند. نبوسیدش فقط لب هاش رو روی لب های تهیونگ کشید. تهیونگ لب هاش رو از هم فاصله داد تا جانگ‌کوک لبهاش رو روی مال اون بذاره و ببوستش. اما جانگ کوک حتی یک اینچ جلوتر نیومد. -چقدر میخوایش ته؟ +نمیتونم با کلمات توصیفش کنم. ┈─┈─┈─┈─┈─┈ ᯊ @CAFEVKOOK ᯊ
You may also like
Slide 1 of 19
ENCOUNTER cover
My special omega cover
Golden Blood cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
Andamaina..زیبا cover
NIGHT HUNTER - KOOKV cover
My doctors cover
Neroli [kookmin] cover
Tiptoe :::... (KOOKV ver.) cover
Moonlight cover
My Life FF cover
BTS Sᴄᴇɴᴀʀɪᴏ cover
Who's Next cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Sweet Sense | حِسِ شیرین cover
MASK S1 cover
TOUCH OF THE POOR cover
Ant Ant cover
impossible wish cover

ENCOUNTER

52 parts Complete

─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original