𝙀𝙮𝙚𝙨 𝙄 𝘿𝙞𝙙𝙣'𝙩 𝙒𝙖𝙣𝙩
  • Reads 3,229
  • Votes 552
  • Parts 7
  • Reads 3,229
  • Votes 552
  • Parts 7
Ongoing, First published Oct 07, 2021
⇢ ˗ˏˋ 𝘌𝘺𝘦𝘴 𝘐 𝘋𝘪𝘥𝘯'𝘵 𝘞𝘢𝘯𝘵
 [چشم های که نمی‌خواستم]
﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎

_سوکی؟ نمیخوای بیای؟ نکنه بخاطر اینکه چشمام نمیبینه نمیخوای باهام دوست باشی؟ اشکالی نداره

خندید و پاهاش رو تکون داد

_خب حالا که نمیخوای منو ببینی عیبی نداره شایدم هم اصلا اینجا نیستی و توی اتاقتی و همونطوری که برام تعریف کردی مامان و بابات دارن برات قصه میخونم تا خوابت ببره ، مهم نیست ولی من میگم ، هر کسی ام خواست بهم بگه دیوونه ، بگه بازم مهم نیست ، سوکی من دلم میخواد وقتی بزرگ شدم یه پیانیست بشم

﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎
•𝐡𝐨𝐩𝐞𝐠𝐢(𝐬𝐨𝐩𝐞)
•𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝐋𝐢 𝐬𝐚𝐧𝐢
•𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐓𝐫𝐚𝐠𝐞𝐝𝐲,𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭,𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞

روز های آپ: نامشخص

×با وجود اینکه من پارت ها رو چک میکنم اما اگه غلط املایی یا تایپی ای توی پارت ها دیدید نادیده بگیرید×
All Rights Reserved
Sign up to add 𝙀𝙮𝙚𝙨 𝙄 𝘿𝙞𝙙𝙣'𝙩 𝙒𝙖𝙣𝙩 to your library and receive updates
or
#3eyes
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
35 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
34 parts Complete
تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Sweet Gambling💲 cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
The fifth sense cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
Mad wolf | kookv cover
Atonement / تاوان cover
عشق پنهان cover

جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي

31 parts Ongoing

تبدأ أحداث روايتي عند البطله نجَـد اللي تكون عايشه في المدينه و بيوم امها وابوها يقررون يسافرون لسبب بنعرفه في الروايه ويخلون البطله وأخوها في بيت جدها اللي في الديره وآخر الليل تقرر تروح عند " البِل " وتحصل البطل جالس مع ناقه ويدخل عليهم جدهم ومن هنا تبدأ الأحداث ...🔥!