smoke rings
  • Leituras 4,504
  • Votos 1,456
  • Capítulos 10
Inscreva-se para adicionar smoke rings à sua biblioteca e receber atualizações
ou
#27baeksoo
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿, de Sayehfarokh13
21 capítulos Concluído
Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن
Talvez você também goste
Slide 1 of 10
FxxkBoys' Karma | Woosan | cover
my idol is my SON (chanho) cover
11:11' | یازده یازده cover
× THE FATE × cover
Wonderland (سرزمین عجایب) cover
🔥under the skin of the city🔥 cover
𝐅𝐥𝐨𝐨𝐫 𝟐𝟓 ،𝐣𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 cover
Ateez Scenario cover
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 cover
Morning Fate cover

FxxkBoys' Karma | Woosan |

27 capítulos Concluído

"اگر ما شماره ی 2ییم پس حتما کسی شرورتر از ما وجود داره، اینطور فکر نمیکنی؟" "شماره ی 2یید چون شماره ی 1 خودِ شیطانه!" کارما وجود نداره. این چیزی بود که وویونگ فکر میکرد. ولی حالا اون مجبور بود که به خاطر تمام کارهاش خودش رو بارها بکشه..و بدتر از اون، وویونگ با چوی سان یه جا گیر افتاده بود! کارمای اون این بود! عاشق پسری شه که از کشتن هیچ ترسی نداشت!