The good old days! [Chanbaek]
  • Reads 202
  • Votes 37
  • Parts 2
  • Reads 202
  • Votes 37
  • Parts 2
Ongoing, First published Oct 13, 2021
این تقصیر بکهیون نبود که جذب همکلاسی ساکت و درونگراش پارک چانیول شده بود. 
بلکه مقصر خود پارک چانیول بود! اگر اون اون ته چال ها رو روی صورت استخونی و خط فک تیزش نداشت، اگر بدنش پوشیده شده با اون همه تتو نبود، 
اگر پیرسینگ روی لب هاش اینطور خودنمایی نمیکرد و اگر اونقدر جذاب سیگار نمیکشید کار به اونجا نمیرسید! 

اما حالا بکهیون از اعماق قلبش دوست داشت به روز های گذشته برگرده...اون روز هایی که پر بود از شور نوجوانی، اون روز هایی که شونه به شونه چانیول تو حیاط پشتی مدرسه می‌نشستند و زمان رو سپری میکردند...
روز های خوب گذشته...



──────────
𝐍𝐚𝐦𝐞 : روز های خوب قدیمی
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : chanbaek
𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 :  Angst, School life, romance
All Rights Reserved
Sign up to add The good old days! [Chanbaek] to your library and receive updates
or
#667chanbaek
Content Guidelines
You may also like
Damon/رام کردن by Lomara_926
19 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 by 4xiuyclytj
30 parts Ongoing
بخشی از فیک: پدر جیمین:الفات از خارج برگشته جیمین:... پدر جیمین:هی واقعا مشتاق نیستی بعد سال ها نبودنش بری برای دیدنش جیمین:بابا من شیش سالم بود که اون رفت خارج من حتی قیافشم یادم نمیاد پدر جیمین:بلخره که اون بعد ۱۹ سال برگشته کره تو امگاشی وظیفه توئه که بری به دیدنش جیمین:اون..آلفای.. من..نیست(بخش بخش) ___________________________________________________________________________ یونگی:تو فقط برای بدنیا اوردن توله های من اینجایی پس توهم عشق و عاشقی به سرت نزنه جیمین:... ___________________________________________________________________________ پدرجیمین:اون آلفای توئه به علاوه تنها آلفای سلطنتیِ پس میتونه هرکاری که میخواد باهات بکنه پس دیگه اینجا نیا و شکایت نکن چون تو قرار نیست هیچوقت طلاق بگیری این حرف منه و اینجام حرف حرف منه ___________________________________________________________________________ ژانر:اینکه چی پیش بیاد تعداد پارت:نامعلوم وضعیت اپ:سریع اپ میکنم البته اگه حمایت بشه وگرنه شاید کم پس بستگی به ووت و کامنت هایه که میزارید البته فالو کردنتونم کم بی تاثیر نیست و اینکه به حمایتتاتون شدیدن نیازه:)
You may also like
Slide 1 of 10
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
RED HOUR | VKOOK ✔️ cover
^^ KookV short stories ^^ cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
Damon/رام کردن cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover

🚷 MY RED BALLERINA🚷

174 parts Ongoing

#MY_RED_BALLERINA🫀 اطلس بزرگ ترین تاجر ، صادر کننده و کلکسیونر فرش های اصیل و کمیاب ایرانی تو خاورمیا و اروپاست مردی که یه دختر چهار ساله شیرین زبون داره و واسش هرکاری می کنه اِرمیا پسر مهربون و آرومی که عاشق رقصیدن و بچه هاست و معلم باله ست اطلس اِرمیارو با پیشنهاد خواهر کوچیکش به عنوان مربی شخصی دخترش استخدام می کنه همه چیز آروم تا وقتی که اطلس اِرمیارو تو لباس باله مشکی می بینه و تو نگاه اول تموم سلولای بدنش تحریک میشن اطلسی که زنش بخاطر سرد بودن ازش جدا شده مثل یه گرگ وحشیو گرسنه میوفته به جون اِرمیا و اونو تمام و کمال واسه خودش می خواد...... ژانر : گی.درام.بزرگسالانه.خشن.اروتیک💥🔞 به قلم رزی😈