comet
  • Reads 23,947
  • Votes 4,442
  • Parts 37
  • Reads 23,947
  • Votes 4,442
  • Parts 37
Complete, First published Oct 14, 2021
سرگذشت نویسنده ای سی و هشت ساله که درگیر عشقی با فاصله سنی بیست سال شده 
ولی آیا جین هجده ساله به قصد عاشق بودن وارد رابطه با نویسنده شده یا ..؟

کاپل : تهجین
کاپل فرعی: سپ
All Rights Reserved
Sign up to add comet to your library and receive updates
or
#148بی
Content Guidelines
You may also like
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
Brothers or mafia by tari_strawberry
30 parts Ongoing
در نوشته های من همه عاشقن.تنها تفاوت بینشون اینکه بعضی ها عاشق آدم های درستی شدن و بعضی ها عاشق فردی اشتباه بعضی ها به خاطر عشقشون اشتباهات رو نادیده میگیرن و بعضی ها به خاطر اشتباهات تصمیم میگیرن قدم در مسیر جدیدی بزارن. مسیری به نام انتقام! خیلی ها هم در انتهای جاده انتقام دور میزنن و به کوچه پشیمونی پناه میبرن باید دید شخصیت های داستان من ماشین قلبشون رو تو کدوم یکی از مسیر ها به حرکت در میارن شروع جاده از اونجایی بود که جیمین با برادر های ناتنیش آشنا شد.. کسایی که دنیای مافیا رو روی کوچکترین انگشتشون میچرخوندن و با نیشخند به سرگیجه ساکنانش نگاه میکردن. حالا کسی پیدا شده بود که نیشخند روز لب هاشون رو پاک کنه و توی چشم هاشون اضطراب رو نقاشی کنه..ولی اون نقاش جیمین نبود! (ممکنه پارت های اول با خامی قلمم مواجه شین.. بعد از تکمیل شدن داستان ویرایش میشن. و چون سه پارت اول وانشات بوده روند سریعی رو طی میکنه.. امیدوارم تا انتهاش تو ماشین بشینین و کمربندتون رو محکم ببندین ) ژانر: ددی کینگ، مافیایی،انگست،رومنس،اسمات Enjoy 🍓 کاپل اصلی: ویکوکمین کاپل فرعی : نامجین سپ، به قول دوستان تَرکیون(تری+تکیون) #1 vkookmin #1 daddyking #1 vmin #1 mafia 1# ویکوکمین @tari_muchi
You may also like
Slide 1 of 10
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
The world which it was mine cover
نویسنده cover
Brothers or mafia cover
I'm here (sope) cover
عشق پنهان cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
انتقام cover
𝐀𝐛𝐬𝐜𝐨𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐍𝐮𝐦𝐞𝐫 𝟖 | Yoonmin cover
Before I Fall || Yoonmin ✔ cover

Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1)

25 parts Ongoing

عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."