*ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ*²⁰²²
سایه ایی در بردفورد به راه افتاده که زندگی رو از پارگی های کمر زن ها بیرون میکشد.
برقرار کردن تعادل بین تعقیب کردن صاحب این سایه با رسیدگی به دو جفت چشم آبی، برای کاراگاه دشوار تر شده. در خانه ایی نو که از ضربان قلبش بنا شده، جانی نو شکل گرفته که بیپروایی رو از دل استایلزها ربوده.
هر دربهدری، مرگ، خیانت و دروغ در هم زنجیری بافته، که همچو گردنبندی گلوی کاراگاه رو تحت فشار گذاشته. کسی که هنوز ایستاده.
و لویی!
کسی که همه چیزش رو باخت، روی زانوهاش افتاد، از عمق جان دردهایی که سزاوارش نبود رو فریاد زد.
کسی که از بین شعله های باورهای دروغ، نغمه ی تپیدن زندگی رو شنید و تن خانواده اش رو به سینه اش فشرد.
Telegram: TheMelodyInFussOfFlames
᯽ʟᴏɴɢ ғғ
᯽ʟᴀʀʀʏ sʏʟɪɴsᴏɴ
᯽ᴍʏsʀᴇʀʏ, ᴍᴜʀᴅᴇʀ, ᴅʀᴀᴍᴀ, ʙʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ
᯽ʙʏ: «sᴏɴʏɪᴀ»
🏅#قتل
🥇#خون
🥇#لری
🥇#استایلنسون
🏅#murder
🏅#kill
🏅#crime
🥇#detective
🏅#police
🏅#criminal
[] Completed []
•• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهک اریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!"
- "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..."
- " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " ••
Kookv 🔞
•• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! "
- " یونگی هیونگ...حالا ازم متنفر شدی؟! "
- " متنفر؟! اونم بخاطر اینکه بابای روانیت کل زندگیت تو رو زندانی کرده بود؟! تو یه احمقی جیمینا! " ••
Yoonmin 🔞
~ تایپ فنفیک : INTP
•° این فیک خودمه و به هیچ عنوان حق ندارید جای دیگه بذاریدش! °•