Blue Orchid_PersianTranslate{kookv}
  • Reads 69,036
  • Votes 10,419
  • Parts 13
  • Reads 69,036
  • Votes 10,419
  • Parts 13
Ongoing, First published Oct 20, 2021
⚠️ Warning ⚠️ 

امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. 
اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. 
آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت.  
"تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا از خود بیخودم کنی و تا آخرین نفست تصاحبت کنم!"
***
"ازت خواستم اون چیزو بندازی...نخواستم؟!"
آلفا غرشی کرد همونطور که به شکم برآمده امگایی که به شدت میلرزید و با قرار دادن دست هاش مقابل شکمش سعی در محافظت از توله به دنیا نیومدش داشت، اشاره کرد. 
کی فکرش رو میکرد عاشق ترین و مراقب ترین آلفا اینطور تغیر کنه و دستور انداختن بچه های خودش رو بده؟! 
***
آلفا با صدای خشن و آزرده ای به حرف اومد:
"پشیمونم که چرا قبلا و درست همون زمان نکشتمت! اینطوری خیلی بهتر بود!"
امگا همونطور که نگاه تیزی بهش انداخت فریاد زد:
"حرفامو خوب گوش کن آلفا، اگه از این در رفتی بیرون، دیگه هیچ وقت حق نداری برگردی!"
──────────
𝐍𝐚𝐦𝐞 : ارکیده آبی
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : KookV, namjin, sope 
𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : Omegaverse, werewolf, Mpreg, force
Writer: @rabisword02
Translators: @lin_world & @Twilisha @MprJiny
All Rights Reserved
Sign up to add Blue Orchid_PersianTranslate{kookv} to your library and receive updates
or
#1alpha
Content Guidelines
You may also like
Love in nyc by camomile_13
21 parts Ongoing
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
You may also like
Slide 1 of 10
Love in nyc cover
You're mine | تو مال منی cover
اسیر دزدان دریایی 🔞 cover
Game Of Thrones | Vkook cover
Hand job | Vkook cover
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Lovelorn  cover
𝆗𝆝𝑭𝑢𝑐𝑘𝑖𝑛𝑔 𝒍𝑖𝑓𝑒𝆝𝆘 cover
Good For You |Kookv| cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover

Love in nyc

21 parts Ongoing

خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts