monster under the bed
  • Reads 695
  • Votes 109
  • Parts 2
  • Reads 695
  • Votes 109
  • Parts 2
Complete, First published Oct 20, 2021
👥: Yoonmin 

👹: horror 
_________________________________________

صاف رو زمین‌ فرود اومد‌ و جلوش زانو‌ زد ، پنج‌ انگشتش‌ رو آورد بالا و با هر قانون‌ یکی رو پایین‌ می آورد: می ریم‌ تو اتاق ایینه‌ ، چشمات‌ رو می بندی و سه بار دور خودت می چرخی ، ده ثانیه وقت داری فرار کنی 

جیمین انگار هنوز بخودش‌ نیومده بود و تو هپروت سیر می کرد , اون‌ فقط نه سالش بود ، چرا باید گیر هیولای زیر تختش‌ می افتاد؟

با شنیدن‌ کلمات‌ بعدی یونگی‌ تمام اعضای بدنش‌ گوش شدن‌ و مشغول‌ به شنیدن ، اون بچه‌ زرنگی‌ بود ‌.

: اگه بتونی‌ تا فردا گیر من نیوفتی‌ می زارم‌ بری 

همین کافی بود تا جیمین کمی‌ از درخشندگی‌ صورت‌ رو به دست بیاره‌ اما با ادامه‌ جمله مرد ، نابودی رو با بند بند وجودش حس کرد .

مرد لبخند خبیثی‌ زد و دستش‌ رو روی شونه‌ جیمین گذاشت‌ : اما‌ اگه گیرت بیارم‌.....

_________________________________________


❌لطفا کسانی که فوبیا‌ دارن مثل : ترس از تاریکی ، مکان های تنگ ، حشرات‌ ، خون.....، و روحیات لطیفی شون تحمل‌ اینجور داستان ها رو نداره لطفا نخونن‌❌🔞
All Rights Reserved
Sign up to add monster under the bed to your library and receive updates
or
#43horror
Content Guidelines
You may also like
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦 by NanaZed8
36 parts Ongoing
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦_اخرین فریاد در حال بررسی موقعیت: کره جنوبی،سئول،ناحیه ی غربی پایتخت یک کمپانی تحقیقاتی به اندازه کافی معروف به نام لایف یک پروژه اشتباه،خطرناک و ناممکن رو توی محوظه ویژه اش مخفی کرده.برخی از محققان اون پروژه؛ادعا بر این دارن که این یک پروژه شکست خورده نیست با این حال سرپرست اصلی اعتقاد داره که اون پروژه مرگبار باید نابود بشه. همه چیز از شبی شلوغ و هیجان انگیز شروع شد.کیم تهیونگ می خواست بار دیگه در کنار برادر هاش زندگی کنه اما ناخواسته خودش رو بین مرده هایی می دید که با جنون می دویدن و با ولع همنوع خواری می کردن.حالا چه بخواد چه نخواد باید مسئولیت جون تمام اعضای خانواده اش رو قبول می کرد و مهم نیست که چه اتفاقی بیفته،هر کاری می کرد تا اون ها رو زنده و سالم نگه داره. مین یونگی،یک بازمانده بود که زنده بودن خودش رو یک بد شانسی می دید.از نظر اون زنده موندن ترسناک تر از مردنه با این حال از یک طرف دیگه گاهی وقت ها هم برای زنده موندن تلاش می کرد. همه اسیر دنیای جدیدی شدن.مردم دین دار با گریه دعا می کردن و مردم باهوش به دنبال راهی برای زنده موندن بودن. کاپل اصلی:تهگی. کاپل فرعی:کوکمین،نامجین. ژانر: فانتزی،رومنس،زامبی،ترسناک،اسمات نویسنده:NanaZed8 زمان اپلود:جمعه ها
𝙯𝙤𝙣𝙩𝙖𝙣𝙤𝙨 ❘ 𝒗𝒌 by izeusw
51 parts Ongoing
نام↲ زونتانوس خلاصه↲ شرکت «کایدرا» که در قاره آسیا به عنوان برترین صنعت داروسازی شناخته شده، سال‌ها درحال توسعه پروژه ای بود که در اون انتظار می‌رفت انسان بتونه با بیماری‌های کشنده ای مانند اچ‌آی وی و سرطان مقابل کنه و ضد ویروس بشه. اما روزی درحال تست آزمایش بر روی یک انسان بیمار خطایی رخ داد و پس از اون یک اپیدمی در سراسر کره خاکی گسترش یافت، و بوسان، کره جنوبی آلوده به ویروسی شد که آدمخواری رو در افراد مرده بیدار می‌کنه. جایی که پسری به نام جئون جونگکوک دانشجوی پزشکی دانشگاه یانسی، به تنهایی برای بقای خود در حال جنگیدن است و تلاش میکنه زنده بمونه، اما خوشبختانه روزی یک گروه از بازماندگان به رهبری ستوان کیم تهیونگ عضو ارتش سری «ZED» رو پیدا می‌کنه. با این حال در این دنیای جدید، جایی که تبدیل به زیستگاه مردگان شده و مردگان شروع به فرمانروایی در هر گوشه از کره زمین کردن تنها دو گزینه وجود داره؛ بکش یا کشته شو! ᴳ ᴱ ᴺ ᴿ ᴱ↓ 𝙖𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 𝘼𝙥𝙤𝙘𝙖𝙡𝙮𝙥𝙨𝙚 𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 𝙖𝙣𝙜𝙨𝙩 𝙨𝙢𝙪𝙩 ᶜ ᴼ ᵁ ᴾ ᴸ ᴱ↓ 𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠 ⁦ 𝙏𝙊𝙋 𝗧𝗮𝗲𝗵𝘆𝘂𝗻𝗴 𝘽𝙊𝙏𝙏𝙊𝙈 𝗝𝘂𝗻𝗴𝗸𝗼𝗼𝗸
You may also like
Slide 1 of 10
 my lovely master cover
Lord of Death cover
Is it easy to be happy? cover
𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍 cover
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦 cover
He is change. cover
𝙯𝙤𝙣𝙩𝙖𝙣𝙤𝙨 ❘ 𝒗𝒌 cover
Accomplisher (Z.M) cover
Blue anemone_شقایق آبی cover
آموزش نقد  cover

my lovely master

23 parts Ongoing

⚠️🔞فیکشن دارای صحنه های خشن بی دی اس امه ژانر : بی دی اس ام - خشن - اسمات🔞 - درام کاپل : تهکوک ـ یونمین خلاصه :جونگکوک پسر مظلوم ۱۷ ساله ای که سال ها پیش مادرشو از دست داده و زندگی بسیار سختی بخاطر قمار باز بودن باباش داره و مجبوره از صب تا شب کار کنه و تحقیر های بابا شو تحمل کنه تهیونگ مافیای سادیسمی ک فقط با جیغ های پردرد برده ش اروم میشع. چی میشه اگه جونگکوک با حالی بد از خونه فرار کنه و ساعت ها تو جاده بدوعه با دیدن تنها عمارت اون نزدیکی با خوشحالی به سمت عمارت بدوعه ولی اون بانی مظلوم چی میدونست چی در انتظارشه ... سرنوشتشون چی میشه ؟ یعنی ممکنه مافیای سرد و خشن با قلبی یخ زده دلشو به خنده های یه بانی کیوت ببازه؟؟