monster under the bed
  • Reads 733
  • Votes 112
  • Parts 2
  • Reads 733
  • Votes 112
  • Parts 2
Complete, First published Oct 20, 2021
👥: Yoonmin 

👹: horror 
_________________________________________

صاف رو زمین‌ فرود اومد‌ و جلوش زانو‌ زد ، پنج‌ انگشتش‌ رو آورد بالا و با هر قانون‌ یکی رو پایین‌ می آورد: می ریم‌ تو اتاق ایینه‌ ، چشمات‌ رو می بندی و سه بار دور خودت می چرخی ، ده ثانیه وقت داری فرار کنی 

جیمین انگار هنوز بخودش‌ نیومده بود و تو هپروت سیر می کرد , اون‌ فقط نه سالش بود ، چرا باید گیر هیولای زیر تختش‌ می افتاد؟

با شنیدن‌ کلمات‌ بعدی یونگی‌ تمام اعضای بدنش‌ گوش شدن‌ و مشغول‌ به شنیدن ، اون بچه‌ زرنگی‌ بود ‌.

: اگه بتونی‌ تا فردا گیر من نیوفتی‌ می زارم‌ بری 

همین کافی بود تا جیمین کمی‌ از درخشندگی‌ صورت‌ رو به دست بیاره‌ اما با ادامه‌ جمله مرد ، نابودی رو با بند بند وجودش حس کرد .

مرد لبخند خبیثی‌ زد و دستش‌ رو روی شونه‌ جیمین گذاشت‌ : اما‌ اگه گیرت بیارم‌.....

_________________________________________


❌لطفا کسانی که فوبیا‌ دارن مثل : ترس از تاریکی ، مکان های تنگ ، حشرات‌ ، خون.....، و روحیات لطیفی شون تحمل‌ اینجور داستان ها رو نداره لطفا نخونن‌❌🔞
All Rights Reserved
Sign up to add monster under the bed to your library and receive updates
or
#47horror
Content Guidelines
You may also like
Emerald blue eyes by helmfae
20 parts Ongoing Mature
Name: Emerald blue eyes /چشمهای ابی زمردی Writer: Helma Ganre: Omegaros_ Smut_ Royal_ mpreg Capel: Vkook_ Namjin ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ روی نرده ها نشستم و به ماه خیره شدم . «میفهمم که با یه هدفی نزدیکم میشی جونگ کوکشی اما مطمئن باش نمیذارم بعد از رسیدن به هدفت الفات رو ترک کنی. این یه بازی دو سر باخته برای تو، اگه الفات رو رها کنی گرگت میمیره اما اگه تا اخر با من بمونی خودت و نابود کردی پس بهتره عاشقم بشی تا ضربه نخوری. » پوزخندی به ماه زدم که زیبایی و شکوهش داشت توی اسمون سیاه پادشاهی میکرد. «لونای کوچولوییه، هر چه قدرم نشون بده بزرگ و قدرتمنده اما در برابر من کوچیکه.» ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ «خیله خب گرگ کیوت، پاشو تا دوباره فکر تجاوز به سرم نزده.» معلوم بود شوخی میکرد، و من از این جنبش زیادی خوشم میومد. تهیونگ با تکون خوردنش خواست عقب بکشه که توی یه تصمیم انی یقش رو گرفتم و سمت خودم کشیدمش . بدون تلف کردن ثانیه ای لبهام رو محکم به لبهای قلوه ایش کوبوندم وهمون اول بوسه ی خیسی روشون گذاشتم. اگر قرار باشه من وابستش بشم، بهتره اون هم وابسته ی من بشه. از این که رابطمون یک طرفه باشه متنفرم پس باید اون رو هم درگیر خودم بکنم. لبهام رو که اروم روی لباش حرکت میکرد عقب اوردم و شاهد چشمهای متعجبش شدم. این اولین بار بود که چشمهای درشت شده و قیافه ی
𝘈𝘳𝘤𝘢𝘥𝘪𝘢 ❘ 𝘝𝘒 by izeusw
53 parts Ongoing
نام↲ آرکادیا خلاصه↲ شرکت «کایدرا» که در قاره آسیا به عنوان برترین صنعت داروسازی شناخته شده، سال‌ها درحال توسعه پروژه ای بود که در اون انتظار می‌رفت انسان بتواند با بیماری‌های کشنده ای مانند اچ‌آی وی و سرطان مقابل کنه و ضد ویروس شود. اما روزی درحال تست آزمایش بر روی یک انسان بیمار خطایی رخ داد و پس از اون یک اپیدمی در سراسر کره خاکی گسترش یافت، و بوسان، کره جنوبی آلوده به ویروسی شد که آدمخواری رو در افراد مرده بیدار می‌کند. جایی که پسری به نام جئون جونگکوک دانشجوی پزشکی دانشگاه یانسی، به تنهایی برای بقای خود در حال جنگیدن است و تلاش میکند زنده بماند، اما خوشبختانه روزی یک گروه از بازماندگان به رهبری ستوان کیم تهیونگ عضو ارتش سری «ZED» اون رو پیدا می‌کنند. با این حال در این دنیای جدید، جایی که تبدیل به زیستگاه مردگان شده و مردگان شروع به فرمانروایی در هر گوشه از کره زمین کرده‌اند تنها دو گزینه وجود دارد؛ بکش یا کشته شو! ᴳ ᴱ ᴺ ᴿ ᴱ↓ 𝙖𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 𝘼𝙥𝙤𝙘𝙖𝙡𝙮𝙥𝙨𝙚 𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 𝙖𝙣𝙜𝙨𝙩 𝙨𝙢𝙪𝙩 ᶜ ᴼ ᵁ ᴾ ᴸ ᴱ↓ 𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠 ⁦ 𝙏𝙊𝙋 𝗧𝗮𝗲𝗵𝘆𝘂𝗻𝗴 𝘽𝙊𝙏𝙏𝙊𝙈 𝗝𝘂𝗻𝗴𝗸𝗼𝗼𝗸
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 by RK_1917
9 parts Ongoing
جنگ جهانی دوم به واپسین ماه‌ها رسیده و پیش از تسلیم بی قید و شرط ژاپن، شبه جزیرهٔ کُره در خودنزاعی هولناکی به سر می‌برد و در پی چنین جنایاتی منزل آقای کیم طعمهٔ بمب‌‌ و زبانه‌های آتش شد؛ روزی که پدر، مادر و خواهر خردسال تهیونگِ هجده ساله مقابل چشم‌هاش زنده زنده سوختند و جزئ میلیون‌ها قربانی جنگ شدند. چنین حادثه‌ای تار و پود روان و هویت تهیونگ کم سن و سال رو درید، نه خویش رو دوست داشت نه وطن رو؛ سال‌ها گریخت و پس از استقرار در رُم به ارتش ایتالیا پیوست و با بیست سال خدمت، اسم و رسم ویلیام تِرنِر فرماندهٔ اول نیروهای ایتالیا، دست راست ژنرال رو یافت. در این بازە روابط کرهٔ جنوبی با غرب مسیر طلایی‌ در پیش گرفته و قرار بر ادغام نیروهای کره و ایتالیا شد اما همه‌چیز مسیر دیگری در پیش گرفت زمانی که فرمانده ترنر از اتاق یکی از فرماندهان ارتش کره، فرمانده جئون جملهٔ "خوش اومدی پسرم" به گوشش رسید. طبق اطلاعاتش، پسر جوانِ فرمانده جئون نظامی نبوده و ارتش ایتالیا حضور هر غیرنظامی‌ای رو در محیط اردوگاه منع می‌کرد؛ قانون‌شکنی در نیروهای تحت فرمان ویلیام تِرنِر جایی نداشت پس مستقیم با پیگیری چنین مسئله‌ای، هم پای خود و هم پای پسر کم سن و سال فرمانده جئون رو به مسائل زیادی باز کرد!
You may also like
Slide 1 of 10
my pain cover
Emerald blue eyes cover
I'm in pain 2 cover
~mafia project ~ cover
StoryVault   cover
𝘈𝘳𝘤𝘢𝘥𝘪𝘢 ❘ 𝘝𝘒 cover
Boy Meets Evil  cover
📘Heart Tears❄ cover
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 cover
I swear💤KOOKV🐺 cover

my pain

15 parts Ongoing

<درد من> جونگکوک درد کشید. زجر کشید. ولی کی اهمیت داد؟جفتای بی لیاقتش؟همونایی که بهش این همه درد دادن؟ جونگکوک میرفت ولی با توله های کوچولوش برای انتقام برمیگشت. ولی ممکن بود که همه چیز، بچه هاش، جفتاش، زندگیش و هیونگاش یه خواب طولانی باشه؟ کاپل اصلی:ویتهکوک کاپل فرعی:یونمین،نامجین ژانر:تریسام،امگاورس،درام،انگست،مدرسه ای