Forbidden chocolate(L.S)&(Z.M)
  • LECTURES 2,139
  • Votes 600
  • Parties 45
  • LECTURES 2,139
  • Votes 600
  • Parties 45
En cours d'écriture, Publié initialement oct. 31, 2021
21 nouveaux chapitres
تلاطم روح در آرامش تاریکی و روشناییه دریای سیاه افکارش او را به آنجا کشاند. 
مکانی که روزی روحش را نوازش میکرد
مکانی که در تن از خنده های چمنزار  و از  شیطنت امواج باد لذت میرد؛
و از اندک آرامش ناشی از ابر های غوطه ور شده در آسمان .. 
آسمانی که حالا میزبان سکوت سنگین و نگاه غم انگیز ماه به خورشید بود... 
دگر انجا ارامشی نداشت؛ 
چه باید کرد زمانی که دیگر مکانی را جز جایی که او باشد و اغوشی جز اغوش گرمش را نخواهی... 
و در نهایت وقت رفتن فرا میرسد... 
غرق شدن را پایان نپدار که شاید جهانی دیگر در انتظارت است
شاید جهانی که ماه در کنار خورشیدش باشد...
Tous Droits Réservés
Table des matières
Inscrivez-vous pour ajouter Forbidden chocolate(L.S)&(Z.M) à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
or
#3larry
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
when our eyes met[Zarry], écrit par LiaStyles6
29 chapitres En cours d'écriture
نور من اولین باری که گرمای خورشید چشمات قلبمو گرم کرد رو هرگز فراموش نمی‌کنم... تمام اون لحظه رو با جزئیات به خاطر دارم.. تنها لحظه‌ی عمرم که میخواستم تا ابدیت طول بکشه کلی راز توی چشمات هست مثل یک کتاب مرموز که دوست دارم با صدای تو برام خونده بشه کتاب مورد علاقه‌ام... تو شدی بزرگترین شهامت زندگی من. عشق ساده‌ای که قلبم به تو داشت، پیچیده ترین اتفاقی بود که مغزم باهاش رو به رو شده بود. چه پارادوکس بی‌رحمی... پستی بلندی؟ داستان‌ عشق‌های بی‌نظیری که تا الان نوشته شده همه تصدیق میکنن که عشق سخت و پر دردسر... ولی سختی کشیدن برای تو می‌ارزید. اینطور نیست؟! زمان ثابت می‌کنه همه چیز رو. گذشته، عشق مارو پیچیده تر کرد. گذشته‌ای که طناب شده بود دور گردنت. رها شدنت ازش راحت تر می‌شد اگه آخرین راه، اولین راهی نبود که انتخاب کرده بودی... انتقام.. کهربای چشمات به قرمزی می‌زد وقتی بهش فکر می‌کردی... ژانر:عاشقانه،طنز
Livid Heart🖤🚬 | Vkook, écrit par LostJis
46 chapitres Terminé
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
Towards the sun [Z.M] [Completed]  cover
when our eyes met[Zarry] cover
Unholy Love.♡kookv♡ cover
All of my heart is yours cover
Anonymity.[L.S & Z.M] cover
My pink boy [ Yoonmin ] cover
Playboy L.S (Persian Translation) cover
The Empire of Nought cover
 The Bullets (Harry styles) cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover

Towards the sun [Z.M] [Completed]

9 chapitres Terminé

- بـه سمـت خورشـید - داستان کوتاه هشت قسمتی - short story by blue " ناراحتی؟‌" پسر لبخندی زد. " کاش بودم! همیشه می‌گفت آدم ها وقتی برای کسی ناراحت اند که در اعماق وجودشون باهاشون ارتباط برقرار کردند. من از دوری اون نه بیمار میشم و نه افسرده. برای مرگش خوشحالم " " ولی من از دوری تو بیمار میشم!‌ " " اگه دل های ما به هم نزدیک باشه، بیماری تو به منم سرایت میکنه. اینطوری دردی که از دوری من میکشی بینمون تقسیم میشه غزالِ من! "