Story cover for All Of My Life 2🧚‍♂️ by DaryaVkook
All Of My Life 2🧚‍♂️
  • WpView
    Reads 99,310
  • WpVote
    Votes 11,865
  • WpPart
    Parts 26
  • WpView
    Reads 99,310
  • WpVote
    Votes 11,865
  • WpPart
    Parts 26
Ongoing, First published Nov 01, 2021
فصل دوم "همه ی زندگیم"
کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ]
ژانر: رومنس، فلاف، امپرگ، فانتزی، الف[پری بالدار]، سوییت، اسمات.

******************************************

خلاصه:
تهیونگ و جونگکوک تو زندگی مشترکشون همه چیز داشتن!
عشق، شادی، آرامش، دعوا، آشتی، هیجان و خوشحالی!
تنها چیزی که کم داشتن یه بچه بود!
و تهیونگ...
از بچه ها خوشش نمیومد!
ولی چی میشه اگه بفهمه جونگکوکش بارداره؟
و میخواد بچه رو نگه داره؟
بچه ای که ثمره ی عشق یه پری و یه انسان بود!

**********************

قسمتی از داستان:
بوسه ی شیرینشون، با برخورد دست تهیونگ به شکم جونگکوک به پایان رسید و لبخند عمیقی روی لبهای هر دو نفر نشست.

تهیونگ که روی جونگکوک خیمه زده بود، پشت دستش رو نوازش وار روی گونه اش کشید و زمزمه کرد:
-چرا زودتر بهم نگفتی قراره بابا شیم؟

نفس عمیقی کشید و اون هم آروم گفت:
+از واکنشت میترسیدم...از اینکه این بچه رو نخوا...

انگشت اشاره اش رو روی لبهای جونگکوک گذاشت و اخم کمرنگی کرد.

-نگرانتم..ولی مگه میتونم بچه ای که از وجود خودم و عشقمه رو نخوام؟

و در ادامه ی حرفش باز هم دستش رو به سمت شکم جونگکوک برد و شروع کرد به نوازش کردن.

-این فسقلی...قراره نور زندگیمون باشه.

***************************

آپ: پنجشنبه
از اول مرداد، آپ به صورت منظم شروع میشه

Darya🌊

Start: 1 es 00
All Rights Reserved
Sign up to add All Of My Life 2🧚‍♂️ to your library and receive updates
or
#371فلاف
Content Guidelines
You may also like
« صیغه سلطنتی » by huayixa
9 parts Ongoing
دو کشور وجود داشت به نامهای می شینگ و یولینگ. این دو کشور همیشه بر سر زمین های پربار درحال جنگ بودند هر دو کشور دو شاهزاده داشتند شاهزاده هان مو از کشور یولینگ که برای عروج تلاش میکرد و به بزرگ مردی شناخته میشد هان مو با طالع خوش که در سال اژدها بدنیا آمده بود . شاهزاده ای که در شمشیر بازی و خطاطی حرف نداشت و در 10 سالگی هسته معنوی قدرتمندی تشکیل داده بود . دیگر شاهزاده ژوآنگشی از کشور می شینگ که مسخره عام و خاص بود. این شاهزاده بدلیل اندام ظریف و ناتوان بودن در شمشیر بازی و جنگ تحقیر میشد . شاهزاده ژوآنگشی از بدو تولد در قصر باقی مانده بود و زمانش را کنار چهار خواهرش سپری میکرد . ژوآنگشی با طالع بد بدنیا آمده بود و هیچکس مسئولیت آموزش به اورا برعهده نمی گرفت جز راهب بزرگ کشور می شینگ که خود طالع اورا تشخیص داده بود ژوآنگشی در سال خروس بدنیا آمد و ستاره او ستاره ای درخشان از دب اکبر بود اما در طالع او گفته شده بود اغواگر مردان است و همه مرد هارا به خود جذب میکند و در آینده باعث جنگ بزرگی خواهد شد چند سال بعد دو کشور می شینگ و یولینگ باهم توافق کردند که به جنگ پایان دهند البته به شرطی که ازدواجی میان دو کشور صورت گیرد ازدواج صورت گرفت اما کسی نمی دانست آن بانوی زیبا در واقع ژوآنگشی است
You may also like
Slide 1 of 10
dark boundaries|دارک بوندریز  cover
کوچولوی شیرینم 🍭🎀 cover
اسب سیاه  cover
my bunny🐰 cover
« صیغه سلطنتی » cover
My special omega cover
AKOMO cover
Koko and Meow |au| cover
M̶o̶r̶p̶h̶i̶n̶e̶ cover
Lutan | Kookmin  cover

dark boundaries|دارک بوندریز

19 parts Ongoing

نام فیک dark boundaries (دارک بوندریز) ژانر:درام روان‌شناختی، فانتزی، AU، تراژدی ---- یه اشتباه کافی بود تا همه‌چیو از دست بده همکاراش، عزیزاش، و خودش. تصمیم می‌گیره تمومش کنه... ولی مرگ، براش پایان نیست. وقتی چشم باز می‌کنه، دیگه اون آدم سابق نیست. توی بدن یه خواننده جوونه، وسط دنیایی پر از نور، فریاد و دروغ. دنیایی که هیچ‌چیزش واقعی نیست... جز یه نگاه آشنا. ---- «چرا فقط راجع بهش حرف نمی‌زنی؟» صدای تهیونگ لرز داشت؛ انگار بین بغض و خشم گیر کرده بود. «صداها خاموش نمی‌شن... فکر می‌کردم فرار کردن آسونه...» «ولی الان... بعدِ دیدن و شناختنِ تو... انگار پاهام شکستن.» جونگکوک جلوتر رفت، صدای نفسش نزدیک گوشش لرزید: «یعنی الان میترسی فرار کنی؟» تهیونگ : «ترس واقعی اینه... بدون تو نفس بکشم.» #تهکوک #کوکوی #ویکوک #ورس #یونمین