،، وضعیت: در حال آپ فصل سوم!𓏲 ⤎ زمانی که مین تیا از فشار زندگی نکبتبارش میخواست به زندگی خودش خاتمه بده، یک سانحه توی نظام هستی به وجود اومد. شاید تیا از درون مرد اما جسم اون هنوز زنده بود! یک سفرِ روح، شخصی رو از گذشته به آینده کشوند و در جسم اون زنده کرد. پارک تانیایی که توی تاریخ به زنی بیرحم مشهور بود حالا در جسم ضعیفی چشم باز کرده بود تا سرنوشتش رو کامل کنه. شاید تانیا دلش میخواست زندگی جدیدی رو شروع کنه اما خون یک نفر روی دستهاش سنگینی میکرد و به قتل متهم بود. عشق چطور؟ جونگ کوک میتونست قلب سرد اون رو گرم کنه؟ ⋅───╼─╾───⋅ جونگکوک با انگشت شست مشغول نوازش گونه نرمم که به خاطر اشک نسبتا مرطوب شده بود، شد. خشکی لبهام باعث میشد طعم بوسهای که داشت بهم هدیه میداد مزه درد و عجز بگیره. - میترسم از روزی که مجبور باشم این لبهای باریک و این آغوش امن رو رها کنم و برم. با چشمهایی که تنها به لبهام خیره بود و چونهام رو نگه داشته بود، زمزمه کرد: - نترس به خاطر اینکه حق همچین کاری رو بهت نمیدم... هر جا تو باشی من هم همونجا هستم چون ستاره همیشه کنار ماهِ تیرهاش میدرخشه! ᝰ Couple: ⤷ Jeon Jungkook x Min Tia ⤷ Park Jimin x Kim Hara ⤷ Luhan x Park Tanya ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Fantasy ⤷ Historical ⤷ Mystery ᝰ UP: یکبار در هفتهAll Rights Reserved