"اون دختر منه"
با یک پوزخند سادیستی بهم نگاه کرد.
"مال منم همینطور" بعد اونو بغل کرد و به سمت ماشین رفت و اجازه داد صورتم از اشک خیس بشه.
..این ادامه کتاب 1 و 2 mr arrogant .
Regístrate para añadir mr arrogant (book3) a tu biblioteca y recibir actualizaciones
or
"اون دختر منه"
با یک پوزخند سادیستی بهم نگاه کرد.
"مال منم همینطور" بعد اونو بغل کرد و به سمت ماشین رفت و اجازه داد صورتم از اشک خیس بشه.
..این ادامه کتاب 1 و 2 mr arrogant .
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت...