"اون دختر منه"
با یک پوزخند سادیستی بهم نگاه کرد.
"مال منم همینطور" بعد اونو بغل کرد و به سمت ماشین رفت و اجازه داد صورتم از اشک خیس بشه.
..این ادامه کتاب 1 و 2 mr arrogant .
Sign up to add mr arrogant (book3) to your library and receive updates
or
"اون دختر منه"
با یک پوزخند سادیستی بهم نگاه کرد.
"مال منم همینطور" بعد اونو بغل کرد و به سمت ماشین رفت و اجازه داد صورتم از اشک خیس بشه.
..این ادامه کتاب 1 و 2 mr arrogant .
²⁰²⁴
- آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره...