14 parts Ongoing "ازدواج اجباری"
جین وارث یه خانواده ثروتمنده که بعد از مرگ پدربزرگش همونطور که ازش انتظار میرفت وارث میشه همهچیز خوب پیش میره تا یکروز میفهمه مسئولیت جدیدی بهش تحمیل شده و اون ازدواج با پسری شهریی که فقط دورا دور ازش شناخت داره....
به اجبار ازدواج کردن و زیر یه سقف رفتن میتونه خوشبختش کنه؟
Gnare:romance,angst,smut🔞
Couple:taejin,(?)
Update:tuesday
Start:23/1/17
Writer:LICHEERY
لطفا اگر این فیکشن رو میخونی ووت و کامنت رو فراموش نکن💙
در این فیکشن از الفاظ رکیک استفاده میشه اگر شخصیتها خشونت و خصوصیت اخلاقی بد و منفور داشته باشن به هیچ عنوان قصد توهین بهشون نیست
امیدوارم از داستان لذت ببرید