Survivor
  • Reads 42,155
  • Votes 11,376
  • Parts 75
  • Reads 42,155
  • Votes 11,376
  • Parts 75
Ongoing, First published Nov 13, 2021
Mature
زمزمه ی متأثر مردم همه جا پیچیده بود. 
نمیشد توی بازار قدم زد و چیزی راجع به نوه ی بزرگ لرد نشنید!
نمی شد لبخند زد...حتی نمی شد اخم کرد...
تنها چیزی که توی چشم مردم دیده میشد تأسف بود و تأسف!
از اون پسرک نجیب با نگاه معصومانه اش هیچ چیز جز یه خرابه باقی نمونده بود.
هیچکس فکرش رو نمی‌کرد تموم اون توهم ها و گریه های پسر واقعیت داشته باشه! 
اما هنوز دیر نشده بود! با اینکه هنوز هم صدای جیغ و التماس های اون پسر توی کاخ میپیچید اما کلیسا اعلام کرده بود که همه چی رو تحت کنترل داره..‌

و هیچکس خبری از اون پسر نداشت.... کای توی بلند ترین برج قصر زنجیر شده بود... می سوخت، شکنجه میشد و فریاد می‌زد...و در پایان هر روز به سختی به گوشه ی تنگ اتاق می خزید، نوک انگشت های سوخته اش رو برای تسکین درد فوت میکرد و با بغض زمزمه میکرد

_من دیگه... نمیتونم.... سهون!


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



⊹⊱Couple: sekai 

⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Survivor to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Oh Jongin by nerdygal7
43 parts Complete Mature
Genre: romance, drama, tragedy, crime Couple: sekai Channel: @parkfamily_fictions 🔹خلاصه: داستان زندگی پسر یتیمی که بعد از پشت سر گذاشتن دوران سخت کودکی و نوجوونیش، درست وقتی که آرامش نسبی زندگیش رو بدست میاره، با یک تصادف ناگوار مواجه میشه. اما این تصادف براش عشق رو به ارمغان میاره؛ عشقی آمیخته با درد! 🔸بخش‌هایی از داستان: پیش از تو زیبایی در جهان نمی‌زیست؛ نه نفس‌ها طعم حیات می‌دادند و نه تپش قلب‌ها بوی عشق! و جهان رنگی نداشت تا این که خالق تو را سرود و حیات آغاز شد. *** «اوه جونگین... اسمش اوه جونگینه.» جیهو که هنوز چند قدم بیشتر دور نشده بود سر جاش ایستاد و بدون این که به پشت سرش نگاه کنه گفت: «فکر می‌کنی می‌تونم پدرش باشم؟ به هر حال بعید می‌دونم تو و شوهرت جون سالم به در ببرین.» «فقط ببرش. از اینجا دورش کن. خواهش می‌کنم... اون هیچ گناهی مرتکب نشده.» *** «جونگینِ من، اوه جونگین، دوسِت دارم و قسم می‌خورم تو اولین و آخرین عشقم خواهی بود.» *** «زندگی جنگ دائمی است، و آدمی در تمام عمر مثل جنگاوری است که برای جنگیدن اجیرش کرده باشند.»
Juliet Roses (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
20 parts Complete
سر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خواب‌آلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچ‌پچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحت‌تره. تمام دفاعیات و توجیهات بی‌ارزش میشن و اتفاقا جوری میبوسی و بغل میکنی و میگی اصلا همه چی تقصیر خودت بوده که نسبت به رفتار دیشبت شبیه دوقطبی‌ها بنظر میرسی. شاید باورنکردنی باشه اما از یه جایی به بعد وقتی دلشون برای همدیگه تنگ میشد، با دعوا شروع میکردن. انگار شروعش باید از این نقطه باشه. عادت شده بود. به کل‌کل و دعوا و لجبازی سر کوچکترین موضوعات عادت کردن. درواقع یه رابطه‌ی مضر ساختن و وانمود کردن همه‌چی اوکیه. همدیگه رو آزار دادن و اسمشو گذاشتن عشق! پارک چانیول رئیس حزب و گروه سیاسی PRK و همسرش بازیگر بیون بکهیون، یه زوج پر از خطا و ایراد. اونا یه رابطه‌ی سمی، شخصیت‌های متضاد، و یه تراژدی متفاوت دارن. -رابطمون مثل رزهای ژولیت بود. گرانبها و ظریف. نیاز به مراقبت و توجه داشت...اما ما براش تلاش نکردیم. 🥀Fɪᴄ: Tʜᴇ Jᴜʟɪᴇᴛ Rᴏsᴇs 🥀Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ 🥀Gᴇɴʀᴇ: Rᴇᴀʟʟɪsᴍ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Mʏsᴛᴇʀʏ, Dᴀɪʟʏ
Alora by sabaajp
23 parts Ongoing Mature
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
You may also like
Slide 1 of 20
Oh Jongin cover
Juliet Roses (COMPLETED) cover
Alora cover
Phoenix   cover
Gay for you cover
⛓🍷 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐀𝐭𝐭𝐢𝐭𝐮𝐝𝐞🍷⛓S1 cover
Before The Sunset | Complete  cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
name ( bjyx)✔️ cover
Higanbana cover
•𝑫𝒊𝒗𝒐𝒓𝒄𝒆𝒅 𝑹𝒐𝒎𝒆𝒐𝒔༄ cover
•𝑵𝒂𝒓𝒄𝒊𝒔𝒕༄ cover
new life cover
Dark sky/Vkook cover
The Persian Boy cover
" Love Again " [Complete] cover
~•Poisonous Addiction•~{Persian Ver./completed} cover
" Omega " [Complete] cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
What's Real and What's Not?  cover

Oh Jongin

43 parts Complete Mature

Genre: romance, drama, tragedy, crime Couple: sekai Channel: @parkfamily_fictions 🔹خلاصه: داستان زندگی پسر یتیمی که بعد از پشت سر گذاشتن دوران سخت کودکی و نوجوونیش، درست وقتی که آرامش نسبی زندگیش رو بدست میاره، با یک تصادف ناگوار مواجه میشه. اما این تصادف براش عشق رو به ارمغان میاره؛ عشقی آمیخته با درد! 🔸بخش‌هایی از داستان: پیش از تو زیبایی در جهان نمی‌زیست؛ نه نفس‌ها طعم حیات می‌دادند و نه تپش قلب‌ها بوی عشق! و جهان رنگی نداشت تا این که خالق تو را سرود و حیات آغاز شد. *** «اوه جونگین... اسمش اوه جونگینه.» جیهو که هنوز چند قدم بیشتر دور نشده بود سر جاش ایستاد و بدون این که به پشت سرش نگاه کنه گفت: «فکر می‌کنی می‌تونم پدرش باشم؟ به هر حال بعید می‌دونم تو و شوهرت جون سالم به در ببرین.» «فقط ببرش. از اینجا دورش کن. خواهش می‌کنم... اون هیچ گناهی مرتکب نشده.» *** «جونگینِ من، اوه جونگین، دوسِت دارم و قسم می‌خورم تو اولین و آخرین عشقم خواهی بود.» *** «زندگی جنگ دائمی است، و آدمی در تمام عمر مثل جنگاوری است که برای جنگیدن اجیرش کرده باشند.»