Falling | Taekook
  • Reads 487
  • Votes 105
  • Parts 1
  • Reads 487
  • Votes 105
  • Parts 1
Complete, First published Nov 21, 2021
[ falling ]

• Oneshot vkook •
امشب...
بین این جمعیت...
بین فلاشای دوربینا...
بین چشمایی که نظاره گر عشقمونن...
بین کسایی که مخالف عشقمونن...
میخوام دستات رو تو دستام قفل کنم...
توی ستاره های کهکشانِ چشمات زل بزنم...
لبهام و روی لبهای سرخ و بوسیدنیت بزارم...
و به همه بگم :
چقدر دوستت دارم جونگکوکی من...

 
20/11/2021♡
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Falling | Taekook to your library and receive updates
or
#965kookv
Content Guidelines
You may also like
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
25 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 by callmedeesse
24 parts Complete
[complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پاک میشد تا ما بهم برسیم. ____ جونگکوک از روز اولی که عاشق تهیونگ شده بود میدونست که در برابر اون پسر پولدار و نازپرورده هیچ شانسی نداره، حداقل نه تا وقتی که به عنوان یه کارگر ترحم‌برانگیز و فقیر توی ذهن پسر‌موردعلاقه‌اش بود. اما انگار شانس برای اولین بار با جونگکوک همراه شده بود که تهیونگ برای یک جای خواب بهش محتاج شده بود و راضی به زندگی همراهش توی نیمچه خونه‌ی خرابه‌اش شده بود. البته اگه میتونست اسمش رو شانس بذاره چون فقط یک هفته کافی بود تا بفهمه که پول قدرتمند‌ترین سلاح زمینه و بین دنیای اون دوتا با چیزی به اسم پول دیواری کشیده شده. ____ Name: blue Sunday Main Couple: kookv Genre: Angst romance Social Writer: Déesse
Drift🏎️[VKook] by Kintsugiq
10 parts Ongoing
ʚ Mini Fanfiction Ongoing ɞ ꒰ Couple: VKook ꒱ ꒰ Genre: Action, Angst, Smut🔞 ꒱ مسابقه‌ای بی‌نظیر، چیزی که کسی هرگز توی شهر تکنولوژی و سرعت به چشم ندیده. یعنی کیم تهیونگ می‌تونه به خواسته‌اش برسه؟ آشنایی با جونگکوک نگاه اون به زندگی رو تغییر میده؛ یا این تهیونگه که زندگیِ اون پسر رو زیر و رو می‌کنه؟ جونگکوکی که توی ناز و نعمت بزرگ شده حالا به اجبار پدرش و یا در واقع برای هدفی شخصی برای مدتی به توکیو سفر کرده. اون پسر علی رغم مشکلاتی که توی زندگیش داره عاشقِ دردسره و توکیو، شهر بدون شب، از هر گوشه‌ی تاریکش بوی دردسر به مشام می‌رسه. پسرکِ خوش‌گذرون ، پا فراتر از حدش می‌گذاره و خودش رو بین جمعی از دریفت‌بازهای خطرناک قرار میده، توی این راه خطراتی رو تجربه می‌کنه که حتی توی خواب‌هاش هم تصور نمی‌کرد و البته هرگز تصور نمی‌کرد، عاشقِ یکی از همون ادم‌ها بشه... یعنی جونگکوک می‌تونه همون جونگکوکِ محکم باقی بمونه؟ ˗ˏˋ Writer: Emrysˎˊ˗
You may also like
Slide 1 of 10
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
Mad wolf | kookv cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
Drift🏎️[VKook] cover

𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽

59 parts Ongoing

برشی از رمان📃🌱 +ددیییییی ×چی شده پسرم چرا داری باز نق میزنی؟ +خو ددی از وقتی هانول اومده فقط به اون توجه میکنید مگه من بیبی تون نیستم؟🥺 ددی کوک همونطور که بغلم می‌کرد دم گوشم زمزمه کرد ÷ولی تو فقط جوجه کوچولوی مایی پسر کوچولوی حسود من....🫠 جیمین یه لیتل کیوت و شیرین که از خونه فرار کرده و حالا گیر دوتا ددی مافیا و گرگینه افتاده که اون دو نفر عاشق همن حالا چی میشه اگر اونا از جیمین کوچولو خوششون بیاد؟.....