Black Fever (L.S) - 𝗌𝗮𝗆𝗂 - Wattpad

Black Fever (L.S)

Reads 16,904
Votes 3,938
Parts 31

Reads 16,904
Votes 3,938
Parts 31

completed historical larry larrystylinson moon sun vampair ziam ziammayne زیام لری

- I think a piece of the moon that is not in the sky in your hair.

- فکر میکنم تیکه ای از ماه که تو آسمون نیست توی موهای توعه لویی.

----------------------------------------

کانال تلگرام : @coalacity

1660 - London

Sad End

Complete

بر اساس یک سلسله ی واقعی

Vampair-Historical

Larry-Ziam
به قلم : samiAll Rights Reserved

completed historical larry larrystylinson moon sun vampair ziam ziammayne زیام لری

31 parts

Sign up to add Black Fever (L.S) to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

FALLING~larry~ by mbna_oned

\completed/ و از همان صبح به بعد، دیگر افتابی برایش طلوع نکرد. خنده ایی به سراغش نیامد. "جانش"او را ترک کرده بود و جسمش، بیهوده زندگی میکرد تا به پایان برسد... Larry story

𝐖𝐚𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐅𝐢𝐫𝐞 by _Sabavkook_

[فصل اول پایان یافته] داستانی درباره‌ی آدم‌های از دست رفته، قول‌های فراموش شده، آدم‌هایی که وارد بازی پیچیده‌ی سرنوشت شدن. آیا اون‌ها می‌تونن در این جنگ خونین از جوونه‌های عشقشون محافظت کنن؟ " _ چشم‌هات بسته بود و همین که بالا سرت ایستادم بغلم کردی... اگه یه‌نفر دیگه بود چی؟ + توله ببر من داره حسودی می‌کنه؟ _ سعی نکن بحث رو عوض کنی. + من عطر تورو بهتر از هر کسی می‌شناسم حسود کوچولو! " Genre : Romantic , History , Fantasy , Action , Mpreg , smut couple : kookv , Yoonmin , Namjin

holding the man by Larry_hell

*داستان برگرفته از صحنه هایی از فیلم holding the man..* ای گلهای زیبا.. من هم امشب همانند شما فرومیپاشم.. امشب که خانه اش از خاک و سنگ شده..من هم در میان آبهای دریا.. _صبرکن.. برگشتم سمت داوری که پشت میز کج و کوله اش لم داده بود.. _میتونی با احساس تر باشی هری؟!

medelive by loual28

{°completed°} به نام ستاره‌های شمالی سرزمین سبز نگاهت پرستیدنی ترین معبود من، و قسم به پرتوان درخشان شفق نفس گیر لبخندت، امروز و فردا و تا به ابدیت؛ تا روزی که هفت آسمان به زانو نشیند و خورشید و ماه در تلاطم پرواز امواج اقیانوس آرام عشق بازی کنند، جسم و جان و روح و روانم را پیشکش نگاره‌ی افسونگر نرگسی‌های مست چشمانت میکنم. معجزه‌ی عمیق زندگی من:) «caver by: notoriouse_»

Son Of The MooN by Spacexgirll

«پوزخند زنان به اسمان شب نگریست؛ با کنایه از اسمان شب پرسید: ماه در آغوش تو زیباست یا ماه در آغوش من؟» Couple:KookJin|VMin|Sope Genre:Historical|Omegaverse

LOUIS TOMLINSON'S QUOTES by Ariiyara

cover by @poorlarrie نقل قول هایی از لویی تاملینسون... برای وقتایی که اگه یکی پرسید چرا فنشی بگی چون الگوی زندگیمه... و واقعا هم هست...

Royal Omega by zakiehj

Multi Shot Couple: Vkook Gener: historical, omegavers , romance, angst, smut "تهیونگ، امگایی سلطنتی که به جای نشستن روی تخت امپراتوری بعد از مرگ پدرش، مجبور به ازدواج با پسرعموی زورگوش می‌شه و لقب ملکه رو به دوش می‌کشه. با ورود جونگ‌کوک، ندیمه‌ی امگایی که بوی بدنش هوش از سر ملکه می‌بره، ممنوعه‌ترین عشق تاریخ شکل می‌گیره!"

- OᖴOƑƑSǀƊƐ OR ƓOAL ! by blueartery

اینجا مستطیل سبز پسر! جایی که روی چمن ها‌ش بوسه می‌کارم و به دروازه‌اش سجده میکنم. مقدسه برام چون میدون جنگ منه! - اما لویی! چرا وسط میدون جنگ قلب تو به جای توپ فرستادی تو دروازه‌ام؟! - چون تو گل منی ، نه آفساید !

My babies |BDSM| by sashaaa1276sasha

My babies |اگه میدونستین زجه هاتون چقدر برام زیباست انقدر فریاد میزدین که لال بشین| 🔞تقریبا همه ی پارت های این بوک دارای صحنه های جنسی و خشونت امیزه🔞 بهمون عشق بورز ما بدون تو هیچیم مامی! ساشا خسته از روتین حوصله سربر و مسخرشه که یک لیتل کیوت وارد زندگیش میشه! شایدم ۲ تا؟ BDSM🚬 .درحال اپ. #سادیسم#مازوخیسم#مامی#لیتل بوی#لیتل گرل#برت#لیتل اسلیو#گی۵#بایسکشوال#لزبین#مستر#ددی#تریسام#سکس#اسمات#رول پلی# بی دی اس ام#سوییچ#ورس#خشن#سکس#اسمات#فمدام#تامبوی#فمبوی#فانتزی#ترس#قرارداد#تنبیه#پت#پت پلی#رد روم#اسپنک#شلاق#درد#عشق

$SOGEUM {stray kids} 🎐 by real_pyr21$

🎐کاپل‌ها: چانمین، مینسونگ. 🎐ژانر: تاریخی، کمدی، خانوادگی، رمنس. 🎐آپ در روز های: دوشنبه و جمعه ها~✨ بنگ چان گل پسرِ خانواده‌ی ناوبان کیم، حس می‌کرد ناخواسته یه اشتباه بزرگ انجام داده.. اون اینهمه سال از زادگاهش بخاطر دعوای پدر و عموش دور بود و اگه میدونست قراره زیبایی واقعی رو توی اون شهر کوچیک ببینه هیچوقت زندگیشو داخل پایتخت حروم نمی‌کرد. { هی خوشگله، کجارو نگاه میکنی؟ } بنگ چان از جا پرید و به سونگمین که با دوتا کاسه سفالیِ مالامال از شربت کنارش نشسته بود نگاه کرد. { هیچی داشتم فکر میکردم. } سونگمین نیشخند زد. { به من دیگه؟ } بنگ چان آهی کشید و دوباره به منظره‌ی تابستانیِ کوهستان از ایوان طبقه‌ی دوم گیسانگ خونه خیره شد. البته اگه پسرعموش انقدر لاسو نبود خیلی راحت تر میتونست با شهرش وفق بگیره.

You may also like

Slide 1 of 10

FALLING~larry~ cover

𝐖𝐚𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐅𝐢𝐫𝐞 cover

holding the man cover

Son Of The MooN cover

LOUIS TOMLINSON'S QUOTES cover

Royal Omega cover

- OᖴOƑƑSǀƊƐ OR ƓOAL ! cover

My babies |BDSM| cover

SOGEUM {stray kids} 🎐 cover

FALLING~larry~

\completed/ و از همان صبح به بعد، دیگر افتابی برایش طلوع نکرد. خنده ایی به سراغش نیامد. "جانش"او را ترک کرده بود و جسمش، بیهوده زندگی میکرد تا به پایان برسد... Larry story