عروس فوق العاده زیبا جنی کیم، کسی که همه آرزشو دارن، با یک میلیاردر جوان، معشوقه دوران بچگیش ازدواج میکنه. اون از این بابت هیجان زدست اما تلخه ازدواج با کسی که ادعا میکنه هرچی باشه در قلبش جایی نداره... قلبش شکسته. رویاش از بین رفته. همه چیز اونطور که انتظارشو داشت خوب نیست. "یعنی من فقط یه عروس ناخواسته برای تو هستم؟" جنی به ارومی زیرلب زمزمه کرد. وقتی متوجه شد دوست قدیمیش اعتراف میکنه که اون براش مهم نیست، هق هق کرد. ------------- بعد از ناکجا آباد همسرش بیشتر بهش میچسبه و مالکش میشه، حتی با وجود اینکه از قبل سرنوشت خودشو پذیرفته بود که لالیسا مانوبان هرگز اونو دوست نخواهد داشت. Jenlisa