Cinema - Leucanthemum - Wattpad

Cinema

Reads 864
Votes 239
Parts 8

Reads 864
Votes 239
Parts 8

Mature

exo hunho jongin junmyeon kai kaisoo kyungsoo sehun shortstory suho اکسو جونمیون جونگین دی‌او سهون سوهو عاشقانه مولتی‌شات هونهو کای کایسو کیونگسو

اون مرد دوباره اونجا بود.... این چندمین بار که برای دیدن اون فیلم به سینما میومد؟

نویسنده❥leucanthemum
کاپل اصلی❥ کایسو
کاپل فرعی❥ هونهو 
ژانر ❥روزمره، عاشقانه
وضعیت❥ پایان یافته ۵/مرداد/۱۴۰۳All Rights Reserved

exo hunho jongin junmyeon kai kaisoo kyungsoo sehun shortstory suho اکسو جونمیون جونگین دی‌او سهون سوهو عاشقانه مولتی‌شات هونهو کای کایسو کیونگسو

Table of contents

8 parts

Sign up to add Cinema to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Back Over Dose by UltraFiction

Couple : HunHan , ChanBeak &.... Ganer : Criminal, Violent, Romence, smut & BDSM Writer : #ʟᴏʀᴅʰᵘⁿ شاید اگه لوهان میدونست قراره همراهی سوهو اون رو گرفتار اوه سهون کنه هیچوقت اون شب سرد زمستونی گول سوهو رو نمیخورد و وارد باندش نمیشد اما الان که توی مردابی افتاده بود که اون رو از نفس کشیدن هم باز میداشت تنها فکرش دیدن برادری بود که حتی نمیدونست الان چه شکلیه .. همه میگفتن سهون مرموز و بی رحم ترین موجود روی زمینه و لوهان یقین داشت درسته پس باید خودش رو نجات میداد اما انگار سرنوشت چیز دیگه ای رو داشت براش رقم میزد.. امان از قلب انسان! ..

SLEEP OVER(1 & 2 ) by mellara1

موهای لطیف پسر کوچک تر رو نوازش کرد و زمزمه وار گفت: سخت نیست.. فقط ما ادما تحملش رو نداریم چون رویای یه زندگی قشنگ رو داشتیم اما وقتی عقلمون رسید که زندگی یعنی چی... این غول بزرگو نشونمون دادن و گفتن این زندگیمونه، باید باهاش سر کنیم و ماهم نمیتونیم کار دیگه ای بکنیم... یکی مثل من باهاش کنار میاد یکی مثل بکهیون باهاش دوست میشه اما کیونگ تو زندانیش کردی و تا وقتی که ازادش نکنی دست از سرت بر نمیداره... kaisoo,chanbeak,hunhan, action,smut,psychology...

𝗙𝗮𝗹𝗹🍁ᵏᵃⁱʰᵘⁿ🍁Mɪɴɪғɪᴄ-Full by Diyaan93

‌‌‍ ‌‌‌‍ ‍ ‍ ‍⚜️کاراکترها: سهون 💠 کای💠 چانیول💠 کریس💠 سوهو💠 لوهان💠 بکهیون 🔖سهون گرفتار حسی میشه که بهش اعتقادی نداشته... 🔖حسی خاص به استاد متاهلش... اما این حس رو تو احترام و تحسین محصور میکنه. و تصمیم میگیره اون فرد رو بعنوان الگوی زندگیش درنظر بگیره. بعنوان یه موجود بینقص و ماورایی.مثل یه خدا...یه بت... کسی که اجازه ی نزدیک شدن بهش رو،نداره. 🔖جونگین باعث کمرنگ شدن و درنهایت از بین رفتن مرز بینشون میشه. 🔖تنها حسی که برای سهون باقی میمونه تو یه جمله خلاصه میشه: ❗️ "خیلی چیزها... فقط از دور قشنگن..." ❗️ ...*سرگذشتی واقعی از عاشقانه ای مرموز*... ⚠️لطفا آهسته بخوانید⚠️

Shine in the dark by haniehislamy

کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش

seven⁷ by 13butterfly7

کاپل : سون سام ژانر: امگاورس / امپرگ / اسمات / روزمره 🚫بوک نامنظم اپ میشه اگه مشکلی دارید فعلا خوندنش رو شروع نکنید، از تابستون آپش منظم میشه🚫

TENSION🍷(vkook) by seta8603

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی

Hacker by Aeneas_Mlc

وقتی رئیس یه شرکتِ کله گنده تو اوج محبوبیت و رفاه مالی داره زندگی میکنه.... وقتی فکر میکنه تنها خواستش از زندگی، بودن با عشق زندگیشه... و وقتی که سر و کله یه آدم جدید پیدا میشه... یکی که خودشو از دید بقیه پنهان کرده و باعث به وجود اومدن تغییرات اساسی تو زندگی رئیس شرکت میشه... . . . ‌. مینی فیک #هکر اینجا عاپ میشه تا جمله های مجهول بالارو کامل کنه😁 ووت و کامنت فراموش نشه☔⛆

DIAMOND by zaehrw

وضعيت: كامل شده (اولین فن‌فیکشنی که نوشتم) ✨كاپل هاى اصلى: تومين/جونگكى ✨كاپل هاى فرعى: چانبك/ويكوك/كايسو ✨ژانر: عاشقانه/انگست/جنايى/رازآلود/مافيا/دراما/هپى اند ✨محدوديت سنى :18 NC+ "مۍتونمـــــــ بدونـــــ طُ زندگـــــــــــــے کنمــــــ اما وقتـــــــــے طُ کنارمـــــــے بهتــــــــــــر زندگــــــۍ میکنمــــــــــ💙 " ✨نويسنده: زهرا #Diamond 💎

stalker|kookmin by park_Karina2006

﹝استاکر﹞ *یک پیام جدید از ناشناس مشکیه بیشتر بهت میاد کاپل: کوکمین ژانر: اسمات ، مدرسه ای ، فیک چت ، هارش وضعیت: در حال اپ نویسنده: پارک کارینا

Beg For It | Narry Smut | Persian translation by narresthetic

When Niall cant handle the pain under his pants and harry just...

You may also like

Slide 1 of 10

Back Over Dose cover

SLEEP OVER(1 & 2 ) cover

𝗙𝗮𝗹𝗹🍁ᵏᵃⁱʰᵘⁿ🍁Mɪɴɪғɪᴄ-Full cover

Shine in the dark cover

TENSION🍷(vkook) cover

stalker|kookmin cover

Beg For It | Narry Smut | Persian translation cover

Back Over Dose

Couple : HunHan , ChanBeak &.... Ganer : Criminal, Violent, Romence, smut & BDSM Writer : #ʟᴏʀᴅʰᵘⁿ شاید اگه لوهان میدونست قراره همراهی سوهو اون رو گرفتار اوه سهون کنه هیچوقت اون شب سرد زمستونی گول سوهو رو نمیخورد و وارد باندش نمیشد اما الان که توی مردابی افتاده بود که اون رو از نفس کشیدن هم باز میداشت تنها فکرش دیدن برادری بود که حتی نمیدونست الان چه شکلیه .. همه میگفتن سهون مرموز و بی رحم ترین موجود روی زمینه و لوهان یقین داشت درسته پس باید خودش رو نجات میداد اما انگار سرنوشت چیز دیگه ای رو داشت براش رقم میزد.. امان از قلب انسان! ..