𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲
  • Reads 34,958
  • Votes 5,825
  • Parts 24
  • Reads 34,958
  • Votes 5,825
  • Parts 24
Complete, First published Dec 02, 2021
[complete]
یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود.
یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛
روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم.
همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛
شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پاک میشد تا ما بهم برسیم.
____
جونگکوک از روز اولی که عاشق تهیونگ شده بود میدونست که در برابر اون پسر پولدار و نازپرورده هیچ شانسی نداره، حداقل نه تا وقتی که به عنوان یه کارگر ترحم‌برانگیز و فقیر توی ذهن پسر‌موردعلاقه‌اش بود. اما انگار شانس برای اولین بار با جونگکوک همراه شده بود که تهیونگ برای یک جای خواب بهش محتاج شده بود و راضی به زندگی همراهش توی نیمچه خونه‌ی خرابه‌اش شده بود.
البته اگه میتونست اسمش رو شانس بذاره چون فقط یک هفته کافی بود تا بفهمه که پول قدرتمند‌ترین سلاح زمینه و بین دنیای اون دوتا با چیزی به اسم پول دیواری کشیده شده.
____

Name: blue Sunday

Main Couple: kookv

Genre: Angst romance  Social 

Writer: Déesse
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 to your library and receive updates
or
#5رمنس
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
35 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
You may also like
Slide 1 of 10
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
🐾𝐋𝐨𝐬𝐭 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧 ᵏᵒᵒᵏᵛ cover
𝐀𝐜𝐫𝐨𝐬𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚||𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Sweet Gambling💲 cover
moon's sign (kookv)  cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
«𝐀𝐫𝐫𝐡𝐲𝐭𝐡𝐦𝐢|آریتمی✔︎» cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover

⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️

73 parts Ongoing

اینجا ادامه جلد اول رمان فرشته کوچولوی من پارت گذاری می شه جلد دوم نیست🍷