•Pilinton•
  • MGA BUMASA 29,448
  • Mga Boto 4,648
  • Mga Parte 15
  • MGA BUMASA 29,448
  • Mga Boto 4,648
  • Mga Parte 15
Ongoing, Unang na-publish Dec 07, 2021
Mature
مارک شدن یک امگا تو اوج چهارده سالگی اصلأ راحت نیست.
مخصوصأ زمانیکه آلفایی که عاشقانه دوسش داری تنهات بزاره.

࿓⟳

روی تاب معلقی نشسته بود،با هر بار عقب جلو شدنِ تاب،لباسِ  بلندِ سفیدش که با حریر های زیبایی تزئین شده بودن بخاطر نسیم خوش آوا،پاهای سفید و ظریفش رو به نمایش میگذاشت.

لبای سرخش رو که کم کم داشتن ترک میخوردن رو از هم باز کرد و زمزمه ی ساکتی کرد"از یجایی به بعد کارم فقط فکر کردن بهت و زندگی کردن با خیالت شد،شاید نباشی کنارم ولی موقع هایی که بارون میباره من دست خیالیتو میگیرم و باهم میریم قدم میزنیم"

با گرفته شدن دستش داخل دستِ گرمی چشای تیله ایش رو به صاحب دست دوخت اون فرد پایانِ تموم دلتنگی هاش بود!
"خیالاتت رو با شیرینیِ واقعیتم از بین میبرم جانگ کوکیِ زیبای من!"

➖☂️
ژانر ࿓⟳"رومنس،اسمات،امگاورس،مدرسه ای،آمپرگ"
کاپل ࿓⟳"ویکوک،یونمین،نامجین"
All Rights Reserved
Sign up to add •Pilinton• to your library and receive updates
or
Mga Alituntunin ng Nilalaman
Magugustuhan mo rin ang
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV ni yamiic3
15 Parte Ongoing
"میگن سرنوشت مثل جریانی آروم پیش میره، دروغ میگن... سرنوشت خون می‌خواد، خشم می‌کاره و تنهایی درو می‌کنه!" تهیونگ شاهزاده‌ امگای مغروری بود که جز محافظت از کشور و مردمش به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی‌کرد. از رؤیا‌پردازی که دست کشید دور دست‌هاش طناب دید و خودش رو اسیر "جئون جونگکوک" فهمید غرورش توی فریاد "زنده باد آناندا‌" این قبیله گم شده و حفاظت از هویت و مخفی کردن جنسیت ثانویه‌اش تنها چيزي که بهش فکر می‌کنه. "با نفرت و چشم‌های که به‌سرعت بارونی شد غرید: _بوی تعفنت داره خفم می‌کنه، تو ذاتا آلوده و نجسی. رئیس قبیله طوری به سمتش خم شد که تن ورزیده اش روی ظرافت پرستیدنیِ کمند‌گیسو، سایه‌‌ای طویل بی‌اندازه. _دست‌ها باید برای پی بردن از حقیقت آلوده بشند؛ میدوری!" _من میرم پدر و امیدوارم بمیرم تا حداقل جنازه ام برای مراسم ازدواج، حضور پر افتخاری داشته باشه. "اون یه آلفا از نسل گرگ های خاکستریِ، نسل به نسل زیاده‌خواه و حریص، واکنشش همیشه‌ حمله اس، دفاع رو پیش معشوقه اش می‌‌بره، قدرتمند و کنترل‌گر طوری که انگار ذاتا برای تاج و تخت زاده شده!" ____.___ "زیر سایه‌ی موذی و توصیف ناپذیریش در انتظار یشمی چشم‌هات خواهد موند!"💚 𝘊𝘖𝘜𝘗𝘓𝘌: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝 GENRE: omegavers, smut, Historical ,Dark Romance, Erotic Romance
Love in nyc ni camomile_13
23 Parte Kumpleto
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
Magugustuhan mo rin ang
Slide 1 of 10
 Far But Close To Me | Taekook cover
Lovelorn  cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV cover
MY LOVELY OMEGA... ♡ cover
Good For You |Kookv| cover
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Enigmas Reino  cover
Hand job | Vkook cover
Love in nyc cover

Far But Close To Me | Taekook

33 Parte Kumpleto

منم یه امگام ولی متفاوت با بقیه امگاها.... از وقتی یادمه برعکس همه امگاها بدن ورزیده و زور خوبی داشتم.... اینا خوبه ولی برای اون...امگاها زنندن... بقیه میگن خانواده کیم از امگاها بدشون میاد و من... من مجبورم ک نشون بدم یه الفام تا بتونم کنارش باشم... ولی من نمیتونم برای اون فقط یه دوست باشم... Genre: Omegaverse, Mpreg, HappyEnd, Secret The main copel: Taekook/Vkook Sub-copels: hopemin , secret Writers: Adin , Arsen