حزب کمونيست کوبا، بر شالوده تجربيات خود و تحليل پيروزیها و عقبگردهايی که تاريخ مبارزات مردمی را تشکيل میدهند، بر اين نظر است که برای تدوين سياست اتحادها، مجموعهای از مفروضات وجود دارد که نه فقط برای احزاب کمونيست، بلکه برای همه سازمانهای مارکسيستی معاصر نيز قابل دقت و اعمال اند: ما در آغاز قرن بيست و يکم، وضعيت و چشمانداز نظام توليد سرمايهداری را چگونه میبينيم؟ بر اساس اين تعريف، برای خود چه هدفهايی را تعيين میکنيم؟ کدام بخش يا بخشهای طبقات اجتماعی موضوع يا بلوک اصلی مبارزه برای رسيدن به آن اهداف هستند؟ کدام بخشهای ديگر، طيف متحدين بالقوه آنها را تشکيل میدهند؟ و شرايط و پايههای تشکيل اتحادها بين موضوع يا بلوک اصلی، و باقی بخشهای مستعد شرکت در آنها چيست؟