𝐑𝐮𝐧 𝐚𝐰𝐚𝐲(𝐳𝐡𝐚𝐧 𝐭𝐨𝐩)✼
  • Reads 748
  • Votes 166
  • Parts 4
  • Reads 748
  • Votes 166
  • Parts 4
Ongoing, First published Dec 26, 2021
𝐘𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧_𝐳𝐬𝐰𝐰
𝐑𝐮𝐧 𝐚𝐰𝐚𝐲
𝐂𝐨𝐩𝐞𝐥:𝐲𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧
𝐓𝐲𝐩𝐞:𝐳𝐡𝐚𝐧(𝐳𝐬𝐰𝐰)
𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞
𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞_𝐩𝐢𝐲𝐮𝐧𝐢

                              𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲
با دیدنش دنیام تغییر کرد.
اون خاص بود،بدون هیچ دلیلی دلمو باختم.
زمانی که زمین خوردم بلندم کرد،باهام همراه شد...عاشقم شد...اون نجاتم داد،شد دلیل زندگیم
_داری اشتباه میکنی!
_پس بزار اشتباه کنم.
_عاشقم نشو!
_عاشقت نشم؟!...متاسفم دست من نیست
ᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐᚐ
#Run_away
#Fic
#White_piyuni
#yizhan
#wang yibo 
#xiao zhan
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐑𝐮𝐧 𝐚𝐰𝐚𝐲(𝐳𝐡𝐚𝐧 𝐭𝐨𝐩)✼ to your library and receive updates
or
#250yizhan
Content Guidelines
You may also like
RED TYPEWRITER  by TemisBarany
42 parts Ongoing
سناتور کیم فردی باکمالات ، مستبد و مردسالار و دولتمندی بود که خیلی ها از جمله مادلین خواهان او بودن و همین حقیقت باعث می‌شد پیچک های حسادت خفه‌کننده خرخره‌شُ بچسبه و نزاره نفس بکشه ! ************* اسم فیک : ماشین تحریر قرمز کاپل : ویکوک ، سیکرت ژانر : رمنس ، عاشقانه ، لیتل اسمات / سلطنت، امگاورس ، لیتل کمدی، هیستوری، انگست ... فصل اول = کامل شده S1 فیک : + من همسر اون عیاش نمیشم × راه و جاده برات نزاشتن! انتخابی نداری آلبالوی ترش! + بهت نشون میدم چجوری راه و جاده میسازن .. ................ × اون مهمونی برای توعه، چرا مشکی پوشیدی ؟ + قدرتمُ به رخ میکشم ................. ÷ تو با کیک زدی تو صورتم !!! + ما تو میلان اینجوری خوشامد میگیم ............... _ پسر خوش منظر و شکیبایی دارید × آه اون تک امگای شیطون خانواده اس ، سناتور _ اون پسر یه امگاس ؟؟!!! ............. + عشق من اندازه ی دریاها و اقیانوس ها بزرگه ! _ دلم‌میخواد تو اقیانوسی که میگی شنا کردنُ یاد‌بگیرم ........ تک امگای خانواده ی تاجر پارچه ،که از قضا پسر هم هست و کمیاب، خاستگار های زیاد و آدم حسابي داره ! اما مگه اون پسر چشم فندقی به چیزی جز قدم زدن بین گل های ادرسی و یواشکی دزدی گیلاس و آلبالو از آشپزخونه بزرگ خونشون و نوشتن خوب و بد دنیا با اون ماشین تحریر قرمز آلبالویی ،توجه میکنه ؟ مگر اینکه
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
The fifth sense cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
RED TYPEWRITER  cover
نت های شبانه  cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
Atonement / تاوان cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover

جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي

15 parts Ongoing

تبدأ أحداث روايتي عند البطله نجَـد اللي تكون عايشه في المدينه و بيوم امها وابوها يقررون يسافرون لسبب بنعرفه في الروايه ويخلون البطله وأخوها في بيت جدها اللي في الديره وآخر الليل تقرر تروح عند " البِل " وتحصل البطل جالس مع ناقه ويدخل عليهم جدهم ومن هنا تبدأ الأحداث ...🔥!