مقدمه :((گل رزی که باخونت در دلم پرورش داده ام ، بیش از حد تصور خار دار بود ولی تو چه دانی مایع یاقوت رنگی را که میچشم ، به شیرینی آبنبات قندیست؟ فقط بگذار بار دیگر گرمای درون چشمانت را لمس کنم ! به درگاه شیطانه عاشق قسم این عشق نیست ، جنون است یا چیزی فرا تر از آن....)) میا دختری آرام که به دنبال خواهرش پا به سرزمین شیاطین زمینی میگذارد ، رویارویی با فضای سرد کاخ و دیدن چشمانی به گریانی آسمان ابری... #فانتزی(خوناشامی)#رومنس #دراما#انگست ... کاپل : دختر پسری _ کیم تهیونگ ، پارک جیمین ، میا..... _هر وقت بازیداش و .... بالا رفتن بقیشو هم آپ میکنم_ _به بقیه بوک هایی که آپ کردم هم سر بزنید_Tous Droits Réservés