[ᴘᴇʀsɪᴀɴ ᴛʀᴀɴsʟᴀᴛᴇ] ⌨︎➪جیمین 37 ساله به دنبال پسر گمشده اش می گرده که از زمان تولدش هرگز اون رو ندیده! اون به عنوان معلم برای کلاس یازدهم به یک شغل موقت میره به این امید که بتونه دانش آموزان رو ببینه و آشنایی پیدا کنه. نامجون نوجوان جوانی است که هرگز چیزی جز یک خانواده دوست داشتنی نمیخواست چون هرگز از پرورشگاهی که با سرایدارش در اون زندگی میکرد بیرون نیامده(: ʙᴏᴛᴛᴏᴍ:ɴᴀᴍᴊᴏᴏɴ ᴛᴏᴘ:ᴊɪᴍɪɴ ᴡʀɪᴛᴛᴇʀ:ᴍᴏɴᴏᴘᴇɴsɪᴠᴇʀCʀᴀʙ ᴛʀᴀɴsʟᴀᴛᴇʀ:ɴᴀᴍᴊɪɴɪɪ