Story cover for injured wolf  by user570300735673
injured wolf
  • Reads 1,006
  • Votes 117
  • Parts 5
  • Reads 1,006
  • Votes 117
  • Parts 5
Complete, First published Jan 07, 2022
قطره های پارافین که روی رد شلاق ریخت وجودش و از درد آتیش زد،اما نزاشت ناله ای ازش بلند بشه!!.
نمیخواست اون لذت ببره از شنیدن صدای ناله های پر از دردش.
دستی که زیر چونش نشست و سرش و بالا اورد ناچارش کرد به اون مردمک های قهوه ای نفرت انگیز زل بزنه.
_خیلی زیبایی،در هرحالتی حتی وقتی بدنت اغشته به خونِ
با نفرت تمام بهش زل زد
+یه روزی ام بدن تو غرق خون میشه......


اینبار خبری از عشق نیست،همه چیز با نفرت شروع میشه، با یه کینه قدیمی
یکی به دنبال لذت یکی به دنبال انتقام زندگی از دست رفته اش!!

ژانر:جنایی،مافیا،اکشن،انتقامی
کاپل:سوکوکو
All Rights Reserved
Sign up to add injured wolf to your library and receive updates
or
#13roman
Content Guidelines
You may also like
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ by FK_Spoiler
50 parts Complete
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
Silence & shadow/سکوت و سایه by okiko_yoko
11 parts Ongoing
درحال آپ☆ قاتلینی که نه تنها کل کشور ازش میترسن بلکه یه دنیا ترس دارن که نکنه هدف بعدیشون باشن! 37 قتل تمیز فقط و فقط در کمتر از یک ماه اتفاق افتاد و کوچیک ترین ردی بجا نموند... قتل ها نه تنها برای انتقام بلکه لذت اتفاق می افتاد. یه گروه 7 نفره قاتل که برای خون و انتقام می‌جنگیدن و کسی ذره ای شک نمیکرد آدمای عادی باشن! *** عروسک کوچولویی که شدیدا دوست داشت یه مدت باهاش بازی کنه... عروسک ساکتی که پدرش قرار بود هدفشون باشه! دزدیدنش تا پدرش رو تهدید کنن و خوش بگذرونن بدون اینکه بدونن قراره سرسخت ترینشون بعد اسیب به اون بچه کم کم عاشقش بشه:) *** نمی تونست حرف بزنه ولی چشم هاش پر از حرف بود... بغض سنگینش و خشمی که توی چشم هاش پدید اومده بود... می‌خواست بپرسه... چرا من؟ چرا ؟ ولی نمیتونست جونگکوکی که با پوزخند نگاهش رو به پسربچه رو به روش داده بود و با نگاه تمسخر آمیزش پسر رو تحقیر می‌کرد -ببین حتی نمیتونی کمک بخوای و من هرکاری که دلم بخواد باهات میکنم بچه جون! و این صدای قهقه اش بود که اتاق رو پر کرد... *** ژانر : انگست ، جنایی ، دارک رومنس ، انمیز تو لاورز ، بی دی اس ام کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : یونمین، نامجین، یونبین، جنکای، سکرت اثر اوکیکو💘
You may also like
Slide 1 of 10
❣༺ŜÕPÊ ĨMĂĜĨŇÊ༻ cover
trick of Eros cover
A man in the corner of history cover
Amour  cover
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو cover
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ cover
 [ The Mania ] cover
𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎2 cover
puppet🃏 cover
Silence & shadow/سکوت و سایه cover

❣༺ŜÕPÊ ĨMĂĜĨŇÊ༻

10 parts Ongoing

مجموعه‌ای از نوشته‌های کوتاهم که از امروز، ✨️روز سپ✨️ شروع میکنم به آپ کردنشون:^^ این هدیه‌ی من به شما به مناسبت روز سپ...:)🍊^^ ✿◉●•◦ᎻᎪᏢᏢᎽ 🖤ՏϴᏢᎬ🤍 ᎠᎪᎽ°•✮༻ 24/dec/2023"^