قطره های پارافین که روی رد شلاق ریخت وجودش و از درد آتیش زد،اما نزاشت ناله ای ازش بلند بشه!!. نمیخواست اون لذت ببره از شنیدن صدای ناله های پر از دردش. دستی که زیر چونش نشست و سرش و بالا اورد ناچارش کرد به اون مردمک های قهوه ای نفرت انگیز زل بزنه. _خیلی زیبایی،در هرحالتی حتی وقتی بدنت اغشته به خونِ با نفرت تمام بهش زل زد +یه روزی ام بدن تو غرق خون میشه...... اینبار خبری از عشق نیست،همه چیز با نفرت شروع میشه، با یه کینه قدیمی یکی به دنبال لذت یکی به دنبال انتقام زندگی از دست رفته اش!! ژانر:جنایی،مافیا،اکشن،انتقامی کاپل:سوکوکو