قنادی مردگان
  • Reads 96,498
  • Votes 14,168
  • Parts 50
  • Reads 96,498
  • Votes 14,168
  • Parts 50
Ongoing, First published Jan 19, 2022
Mature
1 new part
کابوس‌هایی که هر شب از خواب می‌پراندنش، صبح‌ها با بدنی کبود و زخمی از خواب بیدار می‌شد. روان‌پزشک کاری از پیش نبرد بود، و رمال هم فقط اوضاع را بد تر کرد. اما آنچه نمی‌دانست این بود که اون هیولای درون کابوس‌هاش، نه توهم بود و نه خیال...

فصل اول: کامل شده. 
فصل دوم: درحال اپ... 
کوکوی
All Rights Reserved
Sign up to add قنادی مردگان to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
King Of Emotions (VKook) by armyyon
65 parts Complete Mature
کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت حقیقیشه؟! بخشی از فیک👇🏼 _ جئون جونگ کوک هستم... شما هم توی کاخ کار می‌کنید؟ _ آ-آره... من هم مثل یونگی... محافظ پادشاهم. ' البته من خوده پادشاهم!' جونگ کوک با فضولی بو کشید و گفت: _ چرا هیچ بویی نمیدی؟ ته لبخند کوچیکی زد و مسخره‌ترین دروغ زندگیش رو به زبون آورد: _ خب راستش... من بتام! *** ژانر: عاشقانه، سلطنت مدرن، امگاورس، امپرگ، اسمات، کمدی، کمی انگست🌳 Start:02/05/01 End:03/01/15 Rankings: 🥇Bts 🥇Omegaverse 🥇Bangtan 🥇Farsi 🥇Persian 🥇Mpreg فیک🥇 🥇NamMin 🥇Sope 🥇Jungkook 🥇Hoseok ویکوک🥈 بنگتن 🥈 🥈Fiction 🥈Namjoon 🥈Jimin 🥉Vkook 🥉FanFiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: DESA🖤
Emerald blue eyes by helmfae
20 parts Ongoing
Name: Emerald blue eyes /چشمهای ابی زمردی Writer: Helma Ganre: Omegaros_ Smut_ Royal_ mpreg Capel: Vkook_ Namjin ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ روی نرده ها نشستم و به ماه خیره شدم . «میفهمم که با یه هدفی نزدیکم میشی جونگ کوکشی اما مطمئن باش نمیذارم بعد از رسیدن به هدفت الفات رو ترک کنی. این یه بازی دو سر باخته برای تو، اگه الفات رو رها کنی گرگت میمیره اما اگه تا اخر با من بمونی خودت و نابود کردی پس بهتره عاشقم بشی تا ضربه نخوری. » پوزخندی به ماه زدم که زیبایی و شکوهش داشت توی اسمون سیاه پادشاهی میکرد. «لونای کوچولوییه، هر چه قدرم نشون بده بزرگ و قدرتمنده اما در برابر من کوچیکه.» ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ «خیله خب گرگ کیوت، پاشو تا دوباره فکر تجاوز به سرم نزده.» معلوم بود شوخی میکرد، و من از این جنبش زیادی خوشم میومد. تهیونگ با تکون خوردنش خواست عقب بکشه که توی یه تصمیم انی یقش رو گرفتم و سمت خودم کشیدمش . بدون تلف کردن ثانیه ای لبهام رو محکم به لبهای قلوه ایش کوبوندم وهمون اول بوسه ی خیسی روشون گذاشتم. اگر قرار باشه من وابستش بشم، بهتره اون هم وابسته ی من بشه. از این که رابطمون یک طرفه باشه متنفرم پس باید اون رو هم درگیر خودم بکنم. لبهام رو که اروم روی لباش حرکت میکرد عقب اوردم و شاهد چشمهای متعجبش شدم. این اولین بار بود که چشمهای درشت شده و قیافه ی
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
37 parts Complete
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
You may also like
Slide 1 of 10
King Of Emotions (VKook) cover
My Dream«vkook» cover
Emerald blue eyes cover
In "Kim" Mansion ⏳️ cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
Blue Side [KookV] cover
✴ LOVE ME ✴ cover
Trey || VKook cover
God of Devil • Mini Fic ✔ cover
Hand job | Vkook cover

King Of Emotions (VKook)

65 parts Complete Mature

کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت حقیقیشه؟! بخشی از فیک👇🏼 _ جئون جونگ کوک هستم... شما هم توی کاخ کار می‌کنید؟ _ آ-آره... من هم مثل یونگی... محافظ پادشاهم. ' البته من خوده پادشاهم!' جونگ کوک با فضولی بو کشید و گفت: _ چرا هیچ بویی نمیدی؟ ته لبخند کوچیکی زد و مسخره‌ترین دروغ زندگیش رو به زبون آورد: _ خب راستش... من بتام! *** ژانر: عاشقانه، سلطنت مدرن، امگاورس، امپرگ، اسمات، کمدی، کمی انگست🌳 Start:02/05/01 End:03/01/15 Rankings: 🥇Bts 🥇Omegaverse 🥇Bangtan 🥇Farsi 🥇Persian 🥇Mpreg فیک🥇 🥇NamMin 🥇Sope 🥇Jungkook 🥇Hoseok ویکوک🥈 بنگتن 🥈 🥈Fiction 🥈Namjoon 🥈Jimin 🥉Vkook 🥉FanFiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: DESA🖤