Story cover for ♧ᴛʜᴇ ᴅᴀʀᴋ ꜱɪᴅᴇ♧ by marianlaroush
♧ᴛʜᴇ ᴅᴀʀᴋ ꜱɪᴅᴇ♧
  • WpView
    Reads 242
  • WpVote
    Votes 39
  • WpPart
    Parts 4
  • WpView
    Reads 242
  • WpVote
    Votes 39
  • WpPart
    Parts 4
Ongoing, First published Feb 02, 2022
Mature
○مقدمه●

از سرما میلرزید و بخار سفیدی ‌که از دهنش بیرون میومد، بین تاریکی هوا محو میشد. نگاه نا امیدش رو به درخت های خشکی که احاطش کرده بودن دوخت؛ بغضشو توی گلوش خفه کرد و انگشت های ظریف و یخ زده ی دستش رو به طرف درختی دراز کرد:

_شما هم مثل من ضعیفید نه؟

_بعد از هر زمستون این درخت ها دوباره شکوفا میشن و هر سال در مقابل سرما و طوفان مقاوم تر میشن، پس ضعیف نیستن.

امگا به سختی بالا رو نگاه کرد، زنی با پالتوی خز و کرمی رنگ و بوت های چرم جلوش ایستاده بود:

_ولی من ضعیفم.

_منم یه زمان مثل تو بودم؛ بی دفاع و بدبخت، کسی که توسط جامعه تحقیر میشد فقط به جرم امگا بودن! اما منم مثل اون درختها مقاوم شدم و دیگه هیچی قادر نیست ریشه های منو از جا بکنه.

امگا لبخند بی رمقی زد: 

_منم میخوام قوی باشم، دیگه نمیخوام ناتوان و ترحم برانگیز به نظر بیام.

_پس با من بیا، به این دنیای سرد و بی رحم نشون بده از هرکسی توی اینجا قدرتمندتری، مثل یه درخت تنومند باش!
All Rights Reserved
Sign up to add ♧ᴛʜᴇ ᴅᴀʀᴋ ꜱɪᴅᴇ♧ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  by purple-prince
17 parts Ongoing
نام:𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙🐠💫 کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی: نامجین عشق بین گروگان و گروگانگیر❤ 💦🔞اسمات مثل همیشه بخش اصلی و جذاب فیک منه💦🔞 پسرک با بغض لب زد: مردن ترس داره؟! تنها پسر سیاه پوش تو اون اتاق تاریک و نمور پوزخندی زد و لب زد: بستگی به نحوه ی مردنت داره...مثلا یکی روشش اینکه با گلوله مغزت رو سوراخ کنم یا شاید قلبت رو!؟ پسرک آب دهنش رو قورت داد و لب زد: تو.. این کارو میکنی؟! مرد با قدم های آروم و استوار درست پشت سرش قرار گرفت و با لذت به لرزش بدن پسر کوچیکتر زل زد: نه... من قرار نیست تورو به همین راحتی از دست بدم ماهی طلایی... چرخی به دور پسرک زد و اینبار درست مقابلش قرار گرفت و دستش رو به زیر چونه ی او گرفت و به چشمای لبریز از اشک پسر زل زد و لب زد: کاری میکنم که هرروز بمیری و زنده شی... باید انتقامم رو ازتون بگیرم خانواده پارک! ╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲ لب هاش که با همون بوسه ی وحشیانه ی جونگکوک بزرگتر و قرمز به نظر میومدند،میلرزیدند... خدایا مثل اینکه بی خیال شده بود... خدایا یعنی قرار بود رها کنه؟!... اما با حرفی که از بین لب هایی که توسط شون بوسیده شده بود خارج شد، لبخند به سرعت از روی لب هاش پاک شدن.. - به نظرت واکنش پدرت وقتی پسرکش زیرم داره از درد ناله میکنه و من سخت و محکم میکنمش چیه؟!
You may also like
Slide 1 of 10
🐻Daisy🐼 cover
Blockbuster | KookV cover
[ My Lost Angel ] cover
الفای جذابم cover
 🔞🖤𝕌𝕟𝕨𝕒𝕟𝕥𝕖𝕕 𝕞𝕒𝕣𝕣𝕚𝕒𝕘𝕖❤🔞 cover
Our runaway love💘 cover
🐠𝔾𝕠𝕝�𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  cover
"scenario" cover
Lips on your skin|Kookv cover
Jeon Family | kookmin cover

🐻Daisy🐼

10 parts Ongoing

همه چی از اونجا شروع شد که پوند به خاطر سردرد پدرش مجبور به‌رفتن به اون شرکت کذایی شد... اما خب کی فکرش رو میکرد که این بی برنامگی چندان‌ هم بد نباشه اون منشی کوچولو زیادی ناز به نظر‌ میرسید Couple:pondphuwin and other genre:....درام،اکشن،فلاف،اسمات،مافیا