دانشگاه جادوگری سانهاید
  • Reads 12,895
  • Votes 2,708
  • Parts 69
  • Reads 12,895
  • Votes 2,708
  • Parts 69
Complete, First published Feb 10, 2022
Mature
جسیکا، دختری بسیار متوسط ​​در یک خانواده بسیار معمولی است تا زمانیکه او یک توانایی غیرمعمول را کشف می کند... توانایی ای که او را از هم از انسان های غیر جادویی و هم کلاسی های جادوگرش متمایز می کند. 
وزارت مخفی جادو به او هشدار می دهد باید که توانایی های خود را مخفی نگه دارد. سکوت او در حین ورود به دانشگاه جادوگری سانهاید بار سنگینی است، جایی که تلاش او برای درک ماهیت منحصر به فردش منجر به ماجراهای خطرناکی می شود. 

از طریق عشق ممنوعه و ماجراجویی های پیچیده، داستان جسیکا یک میراث تاریک را آشکار می کند و او را مجبور می کند که بین جنبه های سفید و تاریک یکی را انتخاب کند. میراثی که به ماهیت وجودی او ربط دارد... به نحوه ی تولدش... 

جسیکا در تلاش خطرناک خود برای فهمیدن اینکه چرا متفاوت است، درگیر آیین های جادویی تاریکی می شود که در آن برخوردهای آتشین با یک مرد مرموز و جذاب عزم او را آزمایش می کند. آیا او تسلیم وسوسه خواهد شد یا در برابر نیروهای اغواگر آن جنتلمن خطرناک محکم می ایستد؟
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add دانشگاه جادوگری سانهاید to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
All Of My Life🧚‍♂️[Full] by DaryaVkook
51 parts Complete
[کامل شده] کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، فانتزی، اِلف[پری بالدار]، اسمات، سوییت، هپی اند. جئون جونگکوک یه پسره که به شدت عاشق پری هاست و یه زندگی روزمره داره که به شدت ازش خسته شده و دنبال یکم هیجانه. خوشبختانه همه چیز با تهیونگی که با سن نامعلوم و یه راز خیلی بزرگ وارد دبیرستانش میشه تغییر میکنه و جونگکوک چیزهایی رو تجربه میکنه که حتی خوابشون رو هم نمیدیده! چی میشه اگه تهیونگ یه پری باشه که از عشق فراریه ولی قلبش برای جونگکوک بتپه؟ چی میشه اگه جونگکوک راز تهیونگ رو بفهمه و قول بده کنارش بمونه؟ ~~~~~~~~~~~~~ قسمتی از داستان: تهیونگ در گوشش آروم زمزمه کرد: -میدونی چرا نمیشه وسط بوسه نفس کشید؟ جونگکوک که کنجکاو شده بود، عقب کشید و به چشم های تیره اش خیره شد. با یه حالت بچه گونه گفت: +خب واسه اینه که راه تنفسمون بسته میشه. لبخند گرمی بخاطر لحن کیوتش زد و دستش‌ رو روی گونه ی جونگکوک کشید: -چون ارزش بوسه و نفس کشیدن یکیه... و بعد لبهاش رو روی لبهای خرگوشش گذاشت. ~~~~~~~~~~~~~~~~ +نمیخوای دست از بازی کردن با ضربان قلب من برداری؟ -وقتی قراره مال خودم باشه چرا باید دست بردارم؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~ Writer: Darya🌊 Start: 1 Mordad 00 Finish: 24 Bahman 00
Bloody band {Dramione} by hasti_irt
24 parts Ongoing
" ما آدم های بیگناهی نیستیم بیبی گرل، اما جنایتکار هم نیستیم " " We are not innocent people baby girl, but we are not criminals either " دریکو لوسیوس مالفوی، اونجوری که همه فکر میکردن بیگناه نبود. اون آدمی که همه به عنوان پسر بزرگ خاندان مالفوی، وارث شرکت عطر گل سرخ میشناختن نبود. اون رییس یکی از بزرگترین باند های مافیایی جهان، باند بلود باند (باند خونین) بود‌. یکی از بی احساس ترین، سادیسمی ترین و بهترین آدمکش جهان... اما چی میشه اگه یه باند تازه کار بخواد اون رو زمین بزنه؟ باندی که با اینکه تازه شروع به کار کرده ولی حسابی ترکونده، باندی که برای همه یه خطر محسوب میشه... باند وایت وولف (گرگ سفید) که رییسش ... یه زنه. حالا دریکو باید با حقیقت هایی که پشت در های بسته ی گذشته بسته شده رو به رو بشه، احساساتی رو تجربه که کنه تا حالا تجربه نکرده، دوباره از اول شروع کنه تا بتونه زنده بمونه. 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐢𝐨𝐧𝐞 🔗 𝐃𝐚𝐫𝐤, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐓𝐨𝐫𝐭𝐮𝐫𝐞 🌚 Write by me!✨
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) by Ryhn_iw
26 parts Ongoing
"Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق انتخاب نداشت، شاهزاده ی پلاتینیِ اسلیترینی که درست وسط این دریای سیاه و نحس دست و پا میزنه، از خودش میپرسه "آیا پسر برگزیده میتونه به کمک اونها بیاد؟" دریکو منتظر نجات پیدا کردن نیست. اون دنبال یک قهرمان نیست. اما آیا اون به اندازه ی پسری که زنده موند قدرتشو داره؟ آیا این پسر هم میتونه زندگی و یک بار دیگه به دنیا برگردونه؟پسری که حق انتخاب نداشت حالا میتونه از خودش و جون عزیزاش محافظت کنه؟ _ تو منو یاد خودم میندازی. _ من هیچوقت ندیدم که تو تنها به نظر بیای. _ چون تو از تنهایی میترسی و من ازش لذت میبرم. در این بین دریکو مالفوی و هرماینی گرنجر طی یک اتفاق مجبور به زندگی باهم دیگه میشن. و این یک شروع برای ادامه ی چیزی ست، که سال ها پیش به وجود اومده. "میخوام اینو بدونی که هیچ هیولایی یه گوشه واینمیسته تا دست بقیه به پرنسسی که باید ازش مراقبت کنه، بخوره." "ᗪᖇᗩᗰIOᑎᗴ"
You may also like
Slide 1 of 10
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Shady Side cover
All Of My Life🧚‍♂️[Full] cover
Bloody band {Dramione} cover
La mia metà [نیمه گمشده‌ی من]  cover
ɪᴍᴘᴏssɪʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ cover
شَب خُمار🍷(BDSM) cover
Crazy in Love [Z.M,L.S] cover
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) cover
Ant Ant cover

𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕

26 parts Complete

[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)